خلاصة:
بحرانهای مالی اواخر دهه 1990 ارزش و اهمیت گزارشهای مالی شفاف و استاندارد را بیش از پیش نمایان کرد. بررسی و تحلیل آنچه در بحران و رسوایی شرکت انرون و ورلد کام رخ داد نشان میدهد که ﻣﺪﯾﺮان ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻓﺸﺎی ﭘﯿﭽﯿﺪه و ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﺑﺮﺧﯽ از اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮردﻧﻈﺮ ﺧﻮد را از ﻧﻈﺮ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران و ﺳﺎﯾﺮ ذی ﻧﻔﻌﺎن ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﻪ ﻣﯽدارﻧﺪ ﺗﺎ اﺧﺒﺎر ﺑﺪ ﯾﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺪ آن ﻫﺎ در ﮔﺰارش ﻫﺎی ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ مشخص ﻧﺸﻮد. این مدیران گزارشهای شرکت را طوری افشا میکنند که از نظر مراجع قانونی پذیرفته شود اما در مواردی با استفاده از افشای طولانی راه را برای تحلیل سرمایه گذاران و ذینفعان دشوار می نمایند. ﻣﺪﯾﺮان ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺎدرت ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﮐﺮده اﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻨﮑﻪ اﺧﺒﺎر ﺧﻮب را اﻓﺸﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﻧﮕﯿﺰه دارﻧﺪ ﮐﻪ اﺑﺰارﻫﺎی دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ اﺧﺒﺎر را ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﻪ دارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮان اﻗﺪام ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻼش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮔﺰارش ﻫﺎ را ﺑﺎ ﺧﻮاﻧﺎﯾﯽ ﮐﻤﺘﺮی اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﺸﺨﯿﺺ رﻓﺘﺎر آن ﻫﺎ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد دﺷﻮار ﺑﺎﺷﺪ؛ به عبارت دیگر هنگامی که عملکرد واقعی شرکت با آنچه گزارش میگردد متفاوت است، این انگیزه در مدیران وجود دارد تا با پیچیده و سختتر کردن گزارشهای مالی شناسایی رفتار مدیریت سود را بر سرمایه گذاران سخت نمایند.
The financial crises of the late 1990s further highlighted the value and importance of transparent and standard financial reporting. An analysis of what happened in Enron & WorldCom's crisis and scandal shows that managers use complex and lengthy disclosures to keep some of their information secret from investors and other stakeholders in order to not simply identify their bad news or bad performance in company reports. These managers render company's reports in an acceptable way to legal authorities, but in some cases, using lengthy disclosure makes it difficult to be analyzed by investors and stakeholders. Managers of companies that have applied earning management, even though they disclose good news, have an incentive to keep the ways of accessing this news secret. In other words, while the actual performance of the company is different from what is reported, managers have an incentive to make it more difficult for investors to identify earnings management behavior by making financial reports more complex and difficult.
ملخص الجهاز:
ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ زﻣﺎﻧﯽﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮان اﻗﺪام ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻼش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮔﺰارش ﻫﺎ را ﺑﺎ ﺧﻮاﻧﺎﯾﯽ ﮐﻤﺘﺮي اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﺸﺨﯿﺺ رﻓﺘﺎر آن ﻫﺎ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد دﺷﻮار ﺑﺎﺷﺪ؛ به عبارت دیگر هنگامی که عملکرد واقعی شرکت با آنچه گزارش میگردد متفاوت است، این انگیزه در مدیران وجود دارد تا با پیچیده و سختتر کردن گزارشهای مالی شناسایی رفتار مدیریت سود را بر سرمایهگذاران سخت نمایند.
هرچند در این موارد، مدیران واحدهاي تجاري اخبار خوبی را افشا می کنند، اما انگیزه دارند که ابزارهاي دسترسی به این اخبار را مخفی نگه دارند؛ بنابراین زمانی که مدیران اقدام به مدیریت سود می کنند، تلاش می کنند گزارش هاي مالی خود را به نحوي ارائه کنند که خوانایی کمتري داشته باشد و به عبارتی پیچیده تر و طولانی تر باشد تا اقدام آن ها در جهت مدیریت سود در میان زیاديِ متن و پیچیدگی آن پنهان شود (لی، 2008).
شیوه دوم، استفاده شرکت های مالی از طریق بکارگیری جملات طولانی و پیچیده در تحریف نمودن سهولت خوانایی گزارش های مالی است چرا که تحقیقات صورت گرفته اذعان دارند که گزارش برای بسیاری از سهامداران به آسانی قابل درک نیست (مرک- دیویس و برنان،2007)؛ بنابراین، پیچیدگی گزارش های مالی منجر به عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران شده و در نتیجه، تضاد منافع را به همراه خواهد داشت.