خلاصة:
همآیندی حالت هنگامی رخ میدهد که حالتهای مختلف دستوری در یک صورت واجیِ واحد تظاهر یابند. با آنکه برخی زبانشناسان بر اتفاقی بودن آن توافق دارند، از دیدگاه درزمانی، صورت واجی مذکور، بازماندۀ یک نظام حالت چندعضوی است که به اعتقاد نگارندگان با وجود تمایزات صوری و نقشی، همگی از یک هستۀ معنایی مشترک برخوردار بودهاند. در این مختصر برآنیم تا با بررسی نقشهای معنایی متفاوتی که حالت غیرفاعلی در گویش تالشی به نمایش میگذارد، چندمعنایی را بهعنوان انگیزۀ رخداد همآیندی، و نقش معنایی مالک را بهعنوان هستۀ معنایی مشترکی معرفی نماییم که در بازنمایی دیگر حالتها دستخوش بسط استعاری شدهاست. پیرو رویکرد بسط استعاری هاینه و همکاران (1991) و نقشة معناییِ نروگ و ملچوکف (2009) این روند بسط استعاری و در نتیجه چندمعناشدگی حالت را شاهدی بر حضور فرایند دستوریشدگی میدانیم.
Syncretism is a common process among inflectional languages. This happens when different grammatical cases are encoded through a single phonological unit. Although some linguists have consensus on its being accidental, from a diachronic viewpoint, the related phonological form is the remnant of a multi-member case system which according to the authors, despite the formal and functional distinctions, they may have a common semantic nucleus. This contribution bears an attemt to investigate the various semantic roles represented by oblique case in Talishi. We try to ascribe the present syncretism to polysemi and introduce the genitive case as the nucleus meaning which has undergone metaphorical extension. Following the lines of Heine et al (1991) and Malchukov and Narrog`s (2009) semantic map, we argue that the process of metaphorical extension and therefore polysemi of cases emerge within grammaticalization process
ملخص الجهاز:
در اين مختصـر بـرآنيم تـا بـا بررسـي نقـش هـاي معنايي متفاوتي که حالت غيرفاعلي در گويش تالشي به نمايش ميگذارد، چندمعنايي را به عنـوان انگيـزٔە رخداد هم آيندي، و نقش معنايي مالک را به عنوان هستۀ معنايي مشترکي معرفي نماييم کـه در بازنمـايي ديگر حالت ها دستخوش بسط استعاري شده است .
از اين رو و با توجه به ماهيتِ مالکِ بيروني و تأثيرپذيريِ اين دو حالـت ، بازنمـايي آنهـا بـا نشـانۀ ملکي بديهي است : جدول (٧): تأثير ويژگيهاي مفهوم مالکيت در بسط به ديگر حالت هاي دستوري کنترل مالک بر مملوک مجاورت مکاني مالک و مملوک تأثيرپذيري مالک بيروني از رويداد کنشگر مفعول دري (مکاني) مفعول مستقيم مفعول بايي (همراهي) مفعول به اي (بهره ور) مفعول بايي (ابزاري) مفعول برايي (بهره ور) مفعول ازي مفعول به اي (جهت و هدف ) در حوزٔە مطالعات دستوريشدگي نيز، هاينه (١٩٩٧) پنج طرحوارٔە بنيادي دستوريشـدگي را در بيان رابطۀ ملکي معرفي مينمايد (در اين مجموعه الف مالک و ب مملوک اسـت ).
ـــــــــــ (eds), The Oxford Handbook of Case,Oxford: Oxford University Press Havers, W.
In: Andrei Malchukov & Andrew Spencer (eds), The Oxford Handbook of Case, Oxford: Oxford University Press Langacker, R.
In: Andrei Malchukov & Andrew Spencer (eds), The Oxford Handbook of Case, Oxford: Oxford University Press.