خلاصة:
از میان مباحث علم کلام، بحث های روش شناختی این دانش همانند سایرعلوم بسیار حایز اهمیت است.در حالیکه روش های مختلف متکلمان در دو حوزه استنباط عقاید دینی و دفاع از آنها به عنوان رسالت اصلی این علم در کتابهای کلامی قدیم و جدید مورد مطالعه قرار گرفته ولی خلا مباحث روش شناختی متکلمین در حوزه ی استنباطهای کلامی قابل ملاحظه هست. به نظر نگارنده این مسیله قابل توجه است که بسیاری از مباحث ادبی همچون وضع، استعمال، دلالت، حقیقت و مجاز، اصول لفظی و نیز مباحث مفاهیم «عام و خاص» «مطلق و مقید» «مجمل و مبین» که از مباحث الفاظ به شمار می آیند می تواند دربحث روش شناسی علم کلام بکار آید. ولیکن از میان مباحث مذکور ، در این مقاله به علت رعایت اختصار وگنجایش این نوشتار سعی نموده ایم تنها ، میزان و چگونگی بهره برداری علامه طباطبایی در استنباط های کلامی خویش از قاعده وضع و «مجمل و مبین» در باب اوصاف و افعال الهی را به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده و نتایج آن را بازگو می نماییم.
ملخص الجهاز:
قاعده ي وضع ١-١- معناي لغوي وضع وضع در لغت ، قـراردادن لفـظ اسـت در برابـر معنـي، و در اصـطلاح تخصـيص دادن چيزي است به چيز ديگر که هر گاه چيز اول اطلاق گردد يا حـس شـود چيـز دوم فهميـده شود از آن و مراد از اطلاق ، استعمال لفظ است و اراده ي معني و مراد از حـس و احسـاس نيز استعمال لفظ است اعم از اينکه با اين استعمال اراده ي معنـي شـده باشـد يـا نشـده باشـد (دهخدا، تعريفات جرجاني) ١-٢- حقيقت وضع در علم اصول : عبارت است از قراردادن لفظ در برابر معني و تخصيص لفظ به معناي مزبور (مظفر، ١٣٨٤، ج ١، ص ٢٥) ١-٣- وضع از ديدگاه علامه از منظر علامه طباطبايي وضع الفاظ گرچه در اصل براي اشياء موجودات مـادي بـوده است اما اين وضع نه به خاطر شکل ظاهري اشياء و موجودات بلکه به خاطر غرض و هدفي که از آنها انتظار مي رفته و آثاري که از آنها سر مي زده صـورت گرفتـه اسـت و بـه همـين جهت به رغم تغيير شکل و صورت ، تا هنگامي که غرض و اثـر چيـزي بـاقي باشـد، اسـم و لفظي که براي آن وضع شده بود نيز باقي است به عنوان مثال لفظ «چراغ » که در ابتدا بـراي چراغهاي فتيله دار روغن سوز وضع شده بود اکنون در مورد چراغ الکتريکـي بـه کـار مـي رود، با اينکه ميان اين دو چراغ هيچگونه همانندي از نظر شکل و ظـاهر نيسـت ؛ بـه طـوري که از خصوصيات شکلي و ظاهري موضوع له (واژه چراغ ) هيچ چيز باقي نمانده اسـت .