خلاصة:
نوستالژی به معنی احساسی است که آدمی نسبت به گذشته و خاطرات شیرین
آن دارد. در شعر حیدربابای شهریار و صدای پای آب سهراب سپهری میتوان
این موضوع را به روشنی یافت. البته در حوزهی ادبیات مقایسهای میگنجد که
زیر مجموعهی ادبیات تطبیقی محسوب میشود.
نتیجهی بدست آمده نشان میدهد موارد اشتراک شهریار و سپهری، همان
یادآوری خاطرات کودکی، یاد خانواده و انتقاد اجتماعی و انتقاد از دنیای پر از
خونریزی و نیرنگ است. و موارد افتراق عبارت است از: در شعر شهریار ما
بیشتر طبیعت آذربایجان را میبینیم که علاوه بر اقوام، دوستان مهربان را هم
شامل میشود ولی در شعر سهراب توصیف کودک درون نیز دیده میشود. بعد
عرفانی در شعر سهراب قوی است و بعد انتقاد اجتماعی در شعر شهریار
قویتر است» که البته نکات اخلاقی نیز در آن بیان میشود.
ملخص الجهاز:
در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف سنگ از پشت نمازم پیداست همه ذرات وجودم متبلور شده است من نمازم را وقتی میخوانم که اذانش را باد گفته باشد سر گلدستهی سرو من نمازم را پی " تکبیرة الاحرام " علف میخوانم پی " قدقامت " موج* به یاد گذشته، خاطرهی پدرش زنده میشود: پدرم نقاشی میکرد تار هم میساخت، تار هم میزد خط خوبی هم داشت * سپس به یاد باغ خانه شان میافتد و تمام زیباییهای زندگی که در آن جاری بود: باغ ما در طرف سایهی دانایی بود باغ ما جای گره خوردن احساس و گیاه باغ ما نقطهی برخورد نگاه و قفس و آینه بود باغ ما شاید، قوسی از دایرهی سبز سعادت بود میوهی کال خدا را آن روز، میجویدم در خواب آب بیفلسفه میخوردم توت بیدانش میچیدم تا اناری ترکی برمی داشت، دست فوارهی خواهش میشد تا چلویی میخواند، سینه از شوق شنیدن میسوخت گاه تنهایی، صورتش را به پس پنجره میچسبانید شوق میآمد، دست در گردن حس میانداخت فکر، بازی میکرد زندگی چیزی بود، مثل یک بارش عید، یک چنار پر سار زندگی در آن وقت صفی از نور و عروسک بود یک بغل آزادی بود زندگی در آن وقت، حوض موسیقی بود * گروه قیدی " آن روز "، " در آن وقت " و افعال با زمان ماضی نشانگر عشق شاعر به دوران کودکیش است.
همه در شعر اعتراض میگنجد صدای پای آب از سهراب سپهری، شعری است که از نظر محتوایی به پنج بخش تقسیم میشود: بخش اول: معرفی خود و خانواده بخش دوم: یادآوری خاطرات کودکی بخش سوم: حدیث نفس و توصیف کودک درون بخش چهارم: نشان دادن طریق عرفانی عجین شده با عشق بخش پنجم: انتقاد از دنیای پر غبار جنگ و قتل و دروغ منابع: قرآن مجید بهجت تبریزی (شهریار)، محمد حسین، 1377، سلام بر حیدر بابا، ترجمه کریم مشروطه چی، انتشارات دنیا -------، 1377، کلیات اشعار ترکی، انتشارات زرین .