خلاصة:
محمد ابراهیم معروف به میثاق امیر فجر(متولد 1328)، یکی از داستان نویسان و نمایش نامه نویسان معاصر ایران در دههی شصت به شمار میرود که آثارش به لحاظ شیوهی داستان نویسی و ساختار و عناصر داستانی، به ویژه شخصیت پردازی قابل توجه و بررسی است.
این پژوهش به تحلیل و بررسی انواع و شیوههای شخصیت پردازی در نمایش نامهی کمدی شیطانی از میثاق امیر فجر میپردازد. این نمایش نامه، متعلق به دههی شصت و بیشتر تحت تاثیر جریانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خلق شده و به لحاظ عناصر داستانی، به ویژه شخصیت پردازی از ویژگی کثرت و تنوّع برخوردار و قابل تحلیل و بررسی است.
نگارنده ابتدا مطالبی در مورد زندگی، آثار و ویژگیهای نمایش نامه نویسی مطرح میکند و سپس به طور کامل به تجزیه، تحلیل و بررسی کاربرد عناصر داستانی، به ویژه انواع شخصیت پردازی در آن میپردازد.
امیر فجر همانند بیشتر نمایشنامه نویسان دههی شصت، به لحاظ نمایش نامه نویسی نه تنها از نظر کمّی بلکه از نظر کیفی نیز پیشرفت داشته و جهان بینی ویژهی نویسنده در یک ساختار منسجم و نظام یافته بازتاب یافته است.
ملخص الجهاز:
در حالي که سه روز به عيد «ساشان» مانده است، شاعران، بارمان و ويسه و سياوش در باب طبيعت، شعر و گذشت عمر وسي هزار معشوقه خسرو در حال گفتگو هستند که بارمان از محاکمهي آبتين به عنوان يک شورشگر و ناراضي خبر ميدهد و به کيفر رساندن او را ديدني ترين حادثهي روز عيد ميخواند اما ويسه، آبتين را يک ناراضي معمولي نمي داند بلکه معتقد است که اين اسم حادثهي عجيبي را در خود دارد.
شيطانک بجاي اسب، کالسکه آنها را ميکشد- و از استدلال و اندراج شيطانک متعجب ميشود در حالي که آناهيت اصلا اهميت نمي دهد و تنها به عشق خود و سياوش ميانديشد و از سياوش ميخواهد تا با هم از اين شهر نفاق وخدعه فرار کنند اما سياوش نمي پذيرد و ميگويد منتظر محاکمهي آبتين است و.
» (همان: 86) اما گئاماتا که قرار است دادستان دادگاه آبتين بشود او را يک احمق تمام عيار ميخواند در اين هنگام هومان وارد ميشود و گئاماتا خرسند است که همتايش آمده، بين آنها و سياوش و آناهيت بحثهايي صورت ميگيرد، هومان و گئاماتا از آناهيت ميخواهند تا به آنها که در جبههي پادشاه هستند بپيوندد اما آناهيت قبول نمي کند.
. او با آناهيت دختر گئاماتاي مغ رابطه عاشقانه دارد و با او ازدواج ميکند اما از گئاماتا و هومان بيزار است و ميداند آنها عليه راستي برخاسته اند و ميخواهند آبتين را سربه نيست کنند.