خلاصة:
خودشیءانگاری از جمله مسائلی در حوزۀ زنان است که در سالهای اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریۀ مک کینلی و هاید (1996) و روش کمّی از نوع پیمایشی رابطۀ میان اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و خودشیءانگاری در زنان 18 تا 35 سال شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور جمعآوری دادهها، پرسشنامهای متشکل از پرسشنامۀ کوان، احمد و احمد (2019) برای سنجش تاثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و پرسشنامه مک کینلی و هاید (1996) برای سنجش خودشیءانگاری استفاده شده است. نمونۀ آماری با استفاده از نرمافزار «سمپل پاور» 270 نفر تعیین و از شیوۀ نمونهگیری در دسترس استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تی تک نمونه، ضریب رگرسون ساده و همچنین از مدل رگرسیونی هایس (برای سنجش اثر متغیرهای تعدیلگر) استفاده شده است. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که متغیر اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی به عنوان یک متغیر پیش بین مناسب یا سطح متوسط برای متغیر خودشیءانگاری و دو مولفۀ نظارت بدنی و شرم بدنی آن به حساب میآید ضرایب تبیین به ترتیب 50/ 0، 546/ 0 و 48/ 0 به دست آمد. این ضریب برای مولفه باور به کنترل بدن 18/ 0 از نوع منفی و معنادار است. متغیرهای تحصیلات مادر و پایگاه اقتصادی – اجتماعی به طور محدود در رابطه میان دو متغیر اصلی پژوهش نقش تعدیلگر دارد.
self-objectification is one of the women issues that has attracted a lot of attention in recent years. In the present study, using the theory of McKinley and Hyde (1996) and a quantitative survey method, the relationship between the impact of cosmetics advertising and self-objectification in women aged 18 to 35 years in Tehran has been investigated. In order to collect data, a questionnaire consisting of Kwan, Ahmad and Ahmad (2019) questionnaire and McKinley and Hyde (1996) questionnaire was used to measure the effectiveness of cosmetics advertising and was used to self-objectification, respectively. The statistical sample was determined 270 people using “SPSS Sample Power” software and the convenience sampling method was used. To analyze the data, one-sample t-test, simple regression coefficient and also Hayes Process model (to measure the effect of moderator variables) were used. The results of data analysis show that the effect impact of cosmetics advertising variable is considered as a suitable or moderate level predictor variable for the self-objectification variable and its two components of body surveillance and body shame. The coefficient of correlation was determined 0.50, 0.54 and 0.48, respectively. This coefficient is negative and significant for the component of body control belief and is equal to 0.18. The variables of mother education and socio-economic status have a moderating role in the relationship between the two main variables of research.
ملخص الجهاز:
2380 واژگان کلیدی خودشیءانگاری زنان، تبلیغات لوازم آرایشی، نظارت بدنی، شرم بدنی، کنترل بدن مقدمه و بیان مسئله تصویر شی ءواره از زنان و چگونگی شکل گرفتن این تصویر، به عنوان یک مسئله در حوزۀ زنان ، در دهه های اخیر، مورد توجه دانشوران این حوزه قرار گرفته است .
چنانچه موحد و همکاران (١٣٩٠) نشان داده اند که در جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه های شیراز، میزان استفاده از رسانه ها بر عزت نفس آن ها 1 ISPAS تاثیرگذار بوده و عاملی برای تمایل بیشتر برای عمل زیبایی و استفاده از وسایل آرایشی شده است .
به علاوه حتی یکبار مواجهه با چنین آگهی هایی می تواند افراد را برای تمایل به تغییردادن ظاهرشان تحت تأثیر قرار دهد (مارتین و کندی ١ ١٩٩٣) 1 Martin & Kennedy تأثیر متغیرهای تعدیل گر چنان که گفته شد فرض اساسی این نوشتار بر تأثیر پذیرفتن پدیدۀ خودشی ءانگاری زنان از متغیر تبلیغات لوازم آرایشی است ؛ اما در عین حال فرض دیگر آن است که متغیرهای دیگری می تواند این رابطه را تعدیل کرده و در جهت مخالف عمل کند.
مقادیر آلفای کرونباخ متغیرها و مؤلفه های پژوهش متغیر تعداد گویه میزان پایایی نظارت بدنی 6 0,67 شرم بدنی 7 0,80 باور به کنترل بدن 6 0,65 خودشی ء انگاری 19 0,68 تأثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی 7 0,79 تعلق دینی 5 0,82 پایگاه اقتصادی - اجتماعی 5 0,72 یافته ها توصیف آماری از میان ٢٦٩ پرسش نامۀ صحیح که جمع آوری شده است ، پاسخگویان از نظر سنی تقریبا به طور برابر میان گروه های سنی مختلف بین ١٨ تا ٣٥ سال پراکنده اند.