خلاصة:
این مقاله به تحول مفهوم آزادیهایعمومی بعد از انقلاباسلامی در مقایسه تطبیقی با قبل از آن و دوران شاهنشاهی میپردازد. سوال اصلی اینست که آیا اساسا تحولی در این مفهوم بعد از انقلاباسلامی واقع شده است؟ و اگر آری؛ این تحول چه بوده و کدام عوامل و تغییرات نظری و عملی سبب این تحول و تغییر بوده است؟ روش ما در این پژوهش، روش توصیفی – تحلیلی است؛ به این نحو که مفهوم آزادیهای عمومی را از منبع اصلی دانش حقوق یعنی قانون اساسی قبل و بعد انقلاب اسلامی استخراج و توصیف کرده و ویژگیهای آن را در رویکردی تطبیقی نسبت به قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که با پیروزی انقلاب اسلامی؛ توجه به نگرش رهبران و واضعان قانون اساسی به مفاهیم بنیادین انسانی و حقوقی از جمله آزادی در بعد نظری، و شکل گیری و تحول نهادها و ساختار حکومت بعد از انقلاب اسلامی در بعد عملی؛ معرف تحول عمیق، وسیع و مثبت مفهوم آزادیهای عمومی در نظام اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده است که نمود آن خصوصا در فصل حقوق ملت مشهود است.
This article deals with the evolution of the concept of public freedoms after the Islamic Revolution in a comparative comparison with before and during the imperial period. The main question is whether there has been a fundamental change in this concept after the Islamic Revolution? And if yes, What was this change? And what factors and theoretical and practical changes have caused this change? Our method in this research is descriptive-analytical method; In such a way that the concept of public freedoms from the main source of legal knowledge that is, the constitution was extracted and described before and after the Islamic Revolution and its characteristics in a comparative approach to before and after the Islamic Revolution we analyze and study. The results of this study show that with the victory of the Islamic Revolution; Paying attention to the attitude of the leaders and legislator of the constitution to basic human and legal concepts including freedom in the theoretical dimension, and the formation and evolution of institutions and the structure of government after the Islamic Revolution in the practical dimension it represents the deep, wide and positive evolution of the concept of public freedoms in the Islamic system and the constitution of the Islamic Republic its manifestation is especially evident in the chapter on the rights of the nation.
ملخص الجهاز:
سؤال اصلي اينست که آيا اساسا تحـولي در ايـن مفهـوم بعـد از انقـلاب اسلامي واقع شده است ؟ و اگر آري؛ اين تحول چه بوده و کدام عوامل و تغييرات نظري و عملي سبب اين تحول و تغيير بوده است ؟ روش ما در اين پژوهش ، روش توصيفي ـ تحليلي است ؛ به اين نحو که مفهوم آزاديهاي عمومي را از منبع اصلي دانش حقوق يعني قانون اساسي قبل و بعد انقلاب اسـلامي استخراج و توصيف کرده و ويژگيهاي آن را در رويکردي تطبيقي نسـبت بـه قبـل و بعـد از انقـلاب اسلامي مورد تحليل و بررسي قرار ميدهيم .
البته اين مورد تنها گزارشي از استفاده از ايـن کلمـه در قـانون اساسـي مشـروطه و جمهوري اسلامي به عنوان عالي ترين سند حقوقي اسـت و در طـي ايـن مقالـه ، شـرح تحولات مفهوم آزادي هاي عمومي در گذار از قانون اساسي مشروطه که در نـوع خـود (فارق از ميزان اجرايي شدن آن) قانوني مترقي محسـوب مـيشـد، بـه قـانون اساسـي جمهوري اسلامي ايران تبيين و آشکار مي شود.
با توجه به موضوع و عنوان پژوهش و جستجوي آن در پايگـاههـاي علمـي معتبـر موجود، کتب و مقالاتي که بحث حاضر را بررسـي کـرده باشـند يافـت نشـده و آثـار موجود غالبا يا به بحث سير شکل گيري قانون اساسي و متمم قـانون اساسـي مشـروطه پرداخته يا مفهوم آزادي را در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از منظر دانش هـاي مختلف مورد بررسي قرار داده اند؛ در حالي که ايـن مقالـه بـا ادبيـات حقـوق عمـومي درصدد بررسي سير تحولات مفهوم آزادي هاي عمومي بعد از انقلاب اسلامي بـا نگـاه تطبيقي نسبت به قبل از انقلاب و متمم قانون اساسي مشروطه بوده است و هيچ کدام از آثار سابق ساير مؤلفين و پژوهشگران عهده دار اين بررسي نبوده است .