خلاصة:
گنوس در لفظ به معنای شناخت است و به کیشهایی که رهایی از دنیا را در گرو رسیدن به شناخت میدانند، گنوسی گفته میشود. از بنمایههای مهمی که در متون گنوسی آمده است؛ غربت انسان در این جهان، ارزش روح و خوارداشت جسم، سرگشتگی و غفلت انسان، خوارداشت جهان مادی، خوارداشت عقل و رسیدن به شناخت یا گنوس است که به دلیل شباهت میان موارد مذکور و مسائلی که عرفای اسلامی مطرح کردهاند، در این تحقیق مصیبتنامهی عطار انتخاب شد تا وجوه شباهت و تفاوت این موارد با جزئیات بررسی شود. سالک فکرت مانند سالکان گنوسی، نخست با احساس غربت در دنیا و متعلق نبودن به آن سلوکش را آغاز میکند و به وسیله وحی، ترک خود، راهنمایی پیری که واسطه فیض نیز است، به شناخت میرسد و بدین ترتیب از سرگشتگی رهایی مییابد و در مسیر شناخت قرار میگیرد. سالک فکرت در مقاله آخر و مواجهه با روح، به درک ارزش جان نائل میشود، مانند سالکان گنوسی که اصلاً برای رسیدن به گنوس یا شناخت، مراحل سلوک را طی میکنند.
Gnosis literally means cognition. Gnosticism refers to the cults that believe that liberation from the world depends on attaining knowledge. One the important motifs mentioned in Gnostic texts which have similarities with Islamic mystics are the estrangement of man in this world, the value of the soul and the worthlessness of the body, the wanderings and neglect of man, the worthlessness of the material world, the degradation of wisdom and achieve cognition or Gnosis. Due to having these similarities, in this study, Attar's Mosibat-nameh selected to examine the similarities and differences between these cases in details. Salek-e Fekrat (The seeker of thought) like the seekers of Gnosticism begins his spiritual journey with the sense of being a stranger in the world where does not belong to it. He achieves cognition through revelation, Self-abandonment and the guidance of Pir who is also the mediator of grace. Therefore, he will be freed from confusion and placed on the path of cognition. Salek-e Fekrat (The seeker of thought), realizes the value of the soul in the last stage when he encounters with the soul. Like the seekers of Gnosticism who in fact go through the stages of conduct to reach Gnosis or cognition.
ملخص الجهاز:
از بـن مایـه هـای مهمـی کـه در متـون گنوسـی آمده است ؛ غربت انسـان در ایـن جهـان ، ارزش روح و خوارداشـت جسـم ، سرگشـتگی و غفلـت انسـان ، خوارداشـت جهـان مـادی، خوارداشـت عقـل و رسـیدن بـه شـناخت یـا گنوس اسـت کـه بـه دلیـل شـباهت میـان مـوارد مـذکور و مسـائلی کـه عرفـای اسـلامی مطرح کرده اند، در این تحقیق مصیبت نامه ی عطار انتخاب شد تا وجـوه شـباهت و تفـاوت این موارد با جزئیـات بررسـی شـود.
در این کتاب سالک فکرت به دنبال "حـل مشـکل معرفتـی خـویش " نهایتـاً بـه شناخت جان نائل میشود و از ایـن حیـث ، سـلوک او هماننـد سـلوک عارفـان گنوسـی و رسیدن به گنوس است ؛ سلوکی که از الهینامه آغاز شـده ، در منطـق الطیـر ادامـه یافتـه و در مصیبت نامه به مرحله نهایی و نیل سالک به حقیقت میرسد.
در مصیبت نامه نیز دنیا، بیغوله دیوان اسـت و از پستی به مردار تشبیه شده و کسانی که پی آن هستند همانند کرکس اند: دل درین بیغولـه دیـوان مبنـد زار بگری و چو بیکاران مخند (عطار، ١٣٩٥: ٢٣٦) هســتی از مــردار دنیــا ناصــبور میروی چون مرده میبینی ز دور اهل دنیا چـون سـگ دیوانـه انـد در گزندت زانکه بس بیگانـه انـد میخورند از جهل مرداری به نـاز میکنند آنگـه کفـن از مـرده بـاز (همان : ٢٣٨) علاوه بر دنیای مادی که آفریده خدای فروتر است ، جسم نیز مخلوق اوست .
عطار نیز در آغاز کار سالک فکرت ، به طور کلی تولد انسان و پـای نهـادن در این دنیا را شروع سرگشتگی و عذاب میداند و به دلیل غربت و بیگانگی انسـان بـا ایـن جهان است که سفر سالک فکرت آغاز میشود.