خلاصة:
طالب آملی از بزرگترین شاعران سبک هندی است و دیوان وی شایستة تحقیق و تدقیق. دیوان کلیات وی در سال 1346 و 1391 به تصحیح محمدطاهری شهاب منتشر شده است. برای سهولت بررسی، در نوشتار حاضر، خطاهای تصحیح این دیوان به هفت بخش تقسیم شده است: 1. تصحیف و تحریف (شامل 14 بیت)؛ 2. فاصلهگذاری میان کلمات (2 بیت)؛ 3.اسقاط حرف یا حروف (4 بیت)؛ 4.افزایش حروف (1 بیت)؛ 5. تقدیم و تأخیر کلمات (1 بیت)؛ 6. بیتوجهی به اصل موازنه و تقابل در تصحیح (1 بیت)؛ 7. غلطهای چاپی و املایی (53 بیت). تصحیح ابیات با توجه بهبررسی وزن، قافیه، معنی، شواهد از خود شاعر یا سبک هندی، سابقه در سنّت ادبی فارسی صورت گرفته و با نسخ موجود تطبیق و راستی آزمایی شده و عمده پریشانیهای این متن از تصحیف و تحریف، سقط و فروافتادگی، زیادت و تکرار، تقدیم و تأخیر و خطای املایی است. این بررسی لزوم تصحیح مجدد اثر را آشکار میسازد.
Talib Amoli is one of the greatest poets of Hindi style, and his Divan deserves, research, and inspection. His CompleteDivan is corrected by Mohammad Taheri Shahab and published in 1361 and 1391. For ease of analysis, in the present article, the errors in the correction of Talib Amoli,s Divan have been classified into seven parts: (1) misreading and misrepresentation (14 lines); (2) spacing among words (2 lines); (3) missing letter or letters (4 lines); (4) letter aditions (1 line); (5)disordering in lexis (1 line); (6) overlooking of the co-occurrence principle in correction(1line); (7) misspelling and typographical errors (53 lines). The corrections of the verses have been informed by an investigation of the rhythms, rhymes, meanings, cues and clues from the poet himself or from Hindi style, and cues and clues from the tradition in Persian literature, and the majority of the corrections include the correction of misreadings and misrepresentations, missed lexis, wrong additions and repetitions, disordering of verses, and misspellings.This analysis necessitates re-correction of the Divan.
ملخص الجهاز:
» (ص ١٢٠) عبارت «رنگ موریانه » تصحیف «زنگ موریانه » است ؛ یعنی زنگار بسته و موریانه خـورده گلچین معانی در فرهنگ اشعار صائب ، ذیل «زنگ بسته » آورده : تیغ و آیینه و امثـال آن کـه آن را موریانه خورده باشد» (ج ١: ٤٨٨) من آن دیرینه شمشیرم که رخسار ز زنگـــار حـــوادث تـــار دارم (همان : ص ١٤٢) حال «مور» در بیت جایگاهی ندارد و قرینه «موریانه »مصحح را به اشـتباه انداختـه اسـت ؛ اگر به قرینه «کفن » در مصرع اول ، به جای «مور»، «گور» بگذاریم ، این معنی، حاصـل و گـره بیت گشوده میشود: از اثر شمشیر عدالت گستر تو (اعتمادالدولـه : ممـدوح )، غـلاف (نیـام ) برای دشنۀ ستمکاران ، به مثابۀ گور میشود و زنگ موریانه ، کفـن و اکنـون هـیچ سـتم گـری جرئت خارج کردن دشنه و ستم گستری ندارد.
در نســخۀ ١٠١٩ مجلــس شــورای اســلامی ، ایــن بیــت در ص ٢٢٩، گ ٤٥١ به صورت «جنبی» ضبط شده اسـت ؛ دو معنـا بـرای «جنـب » در ایـن بیـت متصـور اسـت : اوّل : ناحیه ، کنار و پهلو که با توجه به ساختار بیت ، بی وجه نیست ؛ اما معنای دوم دقیق تـر و با سایر ارکان بیـت ، سـازگارتر اسـت ؛ جنـب پـردة دو جـداره ای اسـت کـه سـطح داخلـی قفسۀسینه را میپوشاند و ریه ها را در برمی گیرد (فرهنگ بزرگ سخن ، ذیل مـدخل جنـب )؛ این همان واژه ای است که در «ذات الجنب » (عفونت پردة جنب ) میبیینم ؛ پس مفهـوم بیـت با توسّع معنای «جنب » به «سینه » میشود: هر چاکی که از سینه هـای دیگـران رفـع شـود، از سینۀ منِ شاعر سردرمیآورد.