خلاصة:
در دوران پیش از مدرن، غالباً اعتماد شامل روابط چهره به چهره بین دو فرد کاملاً آشنا با یکدیگر می شد. اما در عصر مدرنیته مردم به نظام های کارشناسی انتزاعی )از قبیل نظام های اقتصادی، حقوقی، سیاسی و علمی( اعتماد می کنند . در مطالعه حاضر سعی شده است تا برخی از مسائل مربوط به اعتماد اجتماعی به علم را مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا، تعریفی از اعتماد به علم را ارائه خواهیم داد، سپس، تاریخچه و انواع اعتماد به علم، نظریه های حوزه اعتماد به علم و عوامل مؤثر بر اعتماد عمومی به علم را مورد بررسی قرار می دهیم. در واقع، هدف ما از این مطالعه بررسی روند تاریخی، نظریه ها و عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی به علم است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است. این مطالعه نشان می دهد که در دوره کلاسیک علم دانشگاهی، ما شاهد سطوح بالایی از اعتماد بودیم. اما سطوح به نسبت پایین تری از اعتماد یا دست کم گرایشی رو به پایین در دوره علم پسادانشگاهی حاضر قابل تشخیص است. همچنین، بر اساس یافته های این پژوهش وضوح و پدیداری رخدادهای منفی، تمایل به تقویت بی اعتمادی، استفاده از رسانه های جمعی، آشنایی با علم و روابط بین شخصی از مهم ترین عوامل روان شناختی و اجتماعی مؤثر بر اعتماد عمومی به علم محسوب می شوند.
Trust has transformed as a consequence of modernity. In pre-modernity, trust predominantly involved face-to-face communication between two wellacquainted individuals. In modernity, people trust abstract expert systems (e.g., economic, legal, political and scientific systems). In this paper, we try to investigate some of the issues of social trust in science. At first, we give a definition of trust in science, then, we investigate history and types of trust in science, theories of trust in science, and factors affecting public trust in science. In fact, the aim of this research is to investigate the historical process, theories, and factors affecting social trust in science. This is a library and documentary research. This study shows that in the classical period of ‘academic science’ we observed high levels of trust. But relatively lower levels of trust, or at least a downward tendency, can be discerned in the present period of ‘post-academic science’. Also, this paper argues that the visibility of negative events, tend to reinforce distrust, media use, familiarity, and interpersonal communication are the most important psychological and social factors affecting public trust in science
ملخص الجهاز:
همچنين ، بر اساس يافته هاي اين پژوهش وضوح و پديداري رخدادهاي منفي، تمايل به تقويت بي اعتمادي ، استفاده از رسانه هاي جمعي ، آشنايي با علم و روابط بين شخصي از مهم ترين عوامل روان شناختي و اجتماعي مؤثر بر اعتماد عمومي به علم محسوب مي شوند.
شايد نخستين پرسشي که در زمينه اعتماد به علم و ورود به بحث پيش رو بايد پاسخ داده شود اينکه چرا مسئله اعتماد عمومي به يافته ها، روش ها، کنشگران و ساير موارد مرتبط با علم تا اين حد در عصر حاضر مورد توجه قرار گرفته است ؟ در پاسخ به اين پرسش اساسي ، مي توان به پژوهش هايي مراجعه کرد که تأثير اعتماد به علم را در زندگي بشر مورد بررسي و تحليل قرار داده اند.
به عنوان مثال ، سيگريست ١ در بررسي خود از مدل سازي معادله هاي ساختاري استفاده کرد تا نشان دهد که اعتماد مردم به نهادهاي فناوري ژن يا انجام اصلاحات ژنتيکي به طور متوسط بر احساسات مردم درباره خطرها و فوايد فناوري مؤثر بوده است که در نهايت ، آنها تعيين کننده جذب فناوري هستند (١٩٥ :٢٠٠٠ ,Siegrist).
به اين ترتيب ، با توجه به نقشي که اعتماد عمومي به علم و دانش به عنوان منبع معتبر شناخت در شيوه عملکرد شهروندان و رواج علم و فناوري در جوامع صنعتي و حتي جوامع در حال توسعه دارد بررسي نظريه هاي متفکران و همچنين عوامل مؤثر بر اعتماد عمومي به علم از اهميت ويژه اي برخوردار است که در مقاله حاضر به آن پرداخته خواهد شد.