خلاصة:
هدف اصلی انجام این پژوهش، بررسی رابطه سواد رسانهای با میزان پذیرش شایعات در بین مخاطبان شبکههای اجتماعی است. پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه اعضای فعال شبکههای اجتماعی اینستاگرام و تلگرام است. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری سهمیهای استفاده شد که 360 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از روش میدانی و کتابخانهای استفاده شد و ابزار مورداستفاده پرسشنامه بوده است. پرسشنامه سواد رسانهای قربانی، نیوشا و شاطریان (1395) که سه مؤلفه تنوع و مهارت استفاده، جمعآوری و تولید اطلاعات و نگاه انتقادی را مورد سنجش قرار میدهد و پرسشنامه پذیرش شایعات کیم و باک (2010) با 5 عامل انتقال شایعه، قوه استدلال، هیجانات منفی، اعتبار منبع، شکلگیری باور انتخاب شدند. برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی محتوا و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده از شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آزمونهای آماری استنباطی (آزمون کلموگروف اسمیرنوف، t تک نمونهای، همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل واریانس یکراهه) استفاده به عمل آمد. نتایج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد: میزان سواد رسانهای کاربران شبکههای مجازی در حد متوسط است؛ میزان پذیرش شایعات بالاتر از حد متوسط است؛ بین سواد رسانهای و مؤلفههای آن با پذیرش شایعات در بین کاربران رابطه معنیدار و معکوس وجود دارد و ضریب تعیین بهدستآمده نشان میدهد که حدود 35 درصد از تغییرات پذیرش شایعات در بین کاربران ناشی از کمبود سواد رسانهای آنهاست. از بین مؤلفههای سواد رسانهای هر سه مؤلفه تنوع و مهارت استفاده، جمعآوری و تولید اطلاعات و نگاه انتقادی قدرت پیشبینی کنندگی پذیرش شایعات را دارند.
The main purpose of this study is to investigate the relationship between media literacy and the level of acceptance of rumors among social media audiences. The research is applied in terms of purpose and descriptive research method. The statistical population of this study consists of all active members of Instagram and Telegram social networks. To select the sample, quota sampling method was used and 360 people were selected as the sample. Field and library methods were used to collect data and the tool used was a questionnaire. Ghorbani, Newsha and Shaterian (2016) Media Literacy Questionnaire, which measures the three components of diversity and skills of use, collection and production of information and critical view, and Kim and Buck Rumble Acceptance Questionnaire (2010) with 5 transfer factors Rumor, reasoning, negative emotions, source credibility, belief formation were selected. Content validity was used to determine the validity of the research instrument and Cronbach's alpha was used to determine the reliability of the instrument. In order to analyze the collected data, descriptive statistics (frequency, mean, variance and standard deviation) and inferential statistical tests (Kolmogorov-Smirnov test, one-sample t, Pearson correlation, regression, one-way analysis of variance) were used. Action was taken. The results obtained from data analysis showed: The media literacy of virtual network users is average; the acceptance rate of rumors is above average; there is a significant and inverse relationship between media literacy and its components with the acceptance of rumors among users and shows the coefficient of determination obtained. About 35% of the changes in the acceptance of rumors among users are due to their lack of media literacy; among the components of media literacy; all three components have the power to predict the acceptance of rumors, the diversity and the skill of using, gathering and producing information and the critical eye.
ملخص الجهاز:
پرسشنامه سواد رسانه اي قرباني، نيوشا و شاطريان (١٣٩٥) که سه مؤلفه تنوع و مهارت استفاده ، جمع آوري و توليد اطلاعات و نگاه انتقادي را مورد سنجش قرار مي دهد و پرسشنامه پذيرش شايعات کيم و باک (٢٠١٠) با ٥ عامل انتقال شايعه ، قوه استدلال ، هيجانات منفي، اعتبار منبع ، شکل گيري باور انتخاب شدند.
٣. فرضيه هاي تحقيق سطح سواد رسانه اي (ابعاد تنوع و مهارت استفاده ؛ جمع آوري و توليد اطلاعات ؛ و نگاه انتقادي ) در بين مخاطبان شبکه هاي اجتماعي در حد متوسط است .
فرضيه اول : سطح سواد رسانه اي (ابعاد تنوع و مهارت استفاده ؛ جمع آوري و توليد اطلاعات ؛ و نگاه انتقادي ) در بين مخاطبان شبکه هاي اجتماعي در حد متوسط است .
درخصوص رابطه بين مؤلفه هاي سواد رسانه اي و پذيرش شايعات نيز نتايج به شرح جدول شماره ٦ به دست آمده است : نتايج آزمون همبستگي پيرسون نشان ميدهد ميزان همبستگي بين تنوع و مهارت استفاده از منابع اطلاعاتي مختلف ، جمع آوري و توليد اطلاعات و نگاه انتقادي با پذيرش شايعات در سطح ٠/٠١ معنيدار است و رابطه منفي و معکوس بين اين سه مؤلفه سواد رسانه اي با پذيرش شايعات وجود دارد.
باتوجه به مقدار F به دست آمده که در سطح ٠/١ معنادار ميباشد (٠٠٠٠=P و ٦٤٨٠٩=F)، ميتوان گفت که متغيرهاي پيش بين (نگاه انتقادي، تنوع و مهارت استفاده ، جمع آوري و توليد اطلاعات ) قادر هستند تغييرات متغير «پذيرش شايعات » را تبيين کنند؛ بنابراين مدل رگرسيون براي پيش بيني پذيرش شايعات از روي مؤلفه هاي سواد رسانه اي معنيدار است .