خلاصة:
سلوک مبتنی بر شریعت و شریعت مولد سلوک تا شهود دارای اهمیت خاص و ضرورت علمی و عملی ویژه ای است، زیرا یکی از مسائل بنیادین درعرفان عملی نسبت شناسی سلوک و شریعت در سه مرحله قبل، حین و بعد از وصول می باشد که مسئله ای چالشی بوده و معرکه آرای اصحاب معرفت و ارباب معنویت و عرفان پژوهان شد. درنوشتار حاضر مسئله محوری تبیین نسبت سلوک و شریعت در مراحل مختلف سلوکی و جریان شهود است تا جایگاه شریعت درهندسه سلوک و مراتب وجودی سالک الی الله تا مقام وصول درک و دریافت شود. روش بحث نیز نقلی – عقلی با جانمایه عرفانی است که پس از تبیین مفهومی هرکدام از سلوک و شهود،دستاورد مقاله دراثبات و ایضاح شریعت بعنوان منبع معرفت، میزان کشف و شهود، تآمین باید و نبایدهای سلوکی سالک در همه مراتب معنوی و فتوحات غیبی تا مقام فناء و بقای بالله ظهور یافته و دو دیدگاه سقوط تکلیف و تفکیک شریعت از طریقت و حقیقت را مورد نقادی قرار داده است.
ملخص الجهاز:
پيـامبر اعظـم (ص ) فرمـود: « مـا آمن بالقرآن من استحل حرامه »(همان ، ص ٥٦) علي (ع ) امام خمينـي(رض ) نيزکـه شـاگرد مکتب اهل بيت (ع ) است ، بر لزوم عمل به ظاهر شريعت و ابتناي سلوک بر شـريعت تأکيـد کرده اند: «بدان که هيچ راهي در معارف الهيه پيموده نمي شود مگر آن که ابتدا کند انسان از ظاهر شريعت ، و تا انسان متأدب به آداب شريعت حقه نشود، هيچ يـک از اخـلاق حسـنه از براي او به حقيقت پيدا نشود، و ممکن نيست که نور معرفت الهي در قلب او جلـوه کنـد، و علم باطن و اسرار شريعت از براي او منکشف شود، و پـس از انکشـاف حقيقـت ، و بـروز انوار معارف در قلب نيز متأدب به آداب ظاهره خواهد بود، و از ايـن جهـت دعـوي بعضـي باطل است که «به ترک ظاهر، علم باطن پيدا شود” يا «پس از پيدايش آن ، بـه آداب ظـاهره احتيــاج نباشــد” و ايــن از جهــل گوينــده اســت بــه مقامــات عبــادت و مــدارج انســانيت » (خميني{امام }، ١٣٧٣، ص ٧) و اهـل بـاطن بداننـد کـه وصـول بـه مقصـد اصـلي و غايـت حقيقي، جز تطهير ظاهر و باطن نيست ؛ و بيتشبث به صورت و ظاهر، به لـب و بـاطن نتـوان رسيد؛ و بدون تلبس به لباس ظاهر شريعت ، راه به باطن نتوان پيدا کرد؛ پس در ترک ظـاهر ابطال ظاهر و باطن شرايع است ؛ و اين از تلبيسات شيطان جن و انس است .