خلاصة:
حقوق شهروندی گستره وسیعی از زندگی اجتماعی افراد را در بر می گیرد و آنچه در برخود فرد و اجتماع در اولین نظر به میان می آید همین حقوق است این حقوق قابل اعطا به افراد نیست، بلکه باید آن را رعایت کرد تا درباره به وجود آمدن آن ادعایی داشت. افراد حاضر در هر اجتماع رهبران اصلی احیای حقوق خود هستند. هر فرد باید نسبت به حقوق شهروندی خود مطلع باشد و خود را موظف به رعایت آن نماید. عدالت علاوه بر اینکه یکی از مصادیق بارز حقوق شهروندیست یکی از اصلی ترین و بنیادی ترین مفاهیم ارزشی الهی وبشری می باشد درواقع یکی از اهداف بعثت پیامبران الهی وصول به این آرمان بلند در جهت نیل جامعه بشری به سوی سعادت بوده است از آنجا که عدالت به معنی ایجاد امکانات و توزیع برابر و یکسان آنها برای مردمی ست که در پرتو حق و آزادی که دارند بتوانند حقوق خود را استیفا نمایند لذا حکومت ها و نظام های سیاسی نیز مقبولیت و قانون مداری خویش را از این گوهر با ارزش دریافت می نمایند.عدالت در ادبیات نیز جایگاهی مرتفع و بی بدیل داردکه در این مقاله به عنوان مشتی نمونه ی خروار بر دیدگاه خواجه بزرگ طوس در خصوص مفهوم عدالت با محوریت کتاب بی نظیر سیاست نامه نقبی خواهیم زد.
ملخص الجهاز:
فصلنامه مطالعات حقوق شهروندی سال اول، شماره 1، بهار 1396 عدالت از دیدگاه خواجه نظام الملک طوسی مرتضی برخورداری 1 چکیده حقوق شهروندی گسترۀ وسیعی از زندگی اجتماعی افراد را در بر میگیرد و آنچه در برخود فرد و اجتماع در اولین نظر به میان میآید همین حقوق است این حقوق قابل اعطا به افراد نیست، بلکه باید آن را رعایت کرد تا دربارۀ به وجود آمدن آن ادعایی داشت.
روابط چند سویه بین شهروندان، دولت و جامعه ایجاب مینماید که منافع فردی مستلزم تأمین منافع ملی و اجتماعی باشد و بالعکس و براین اساس شهروندان دوگانگی و تضادی بین منافع خود ومنافع دولت یا جامعه احساس نمیکنند براین اساس، شهروندی در عین حال که مجموعه حقوقی را برای شهروندان معین میکند وآنها را بدون استثنا، بهرهمند از این حقوق میداند، تکالیفی را نیز برای آنها متصور میشود که باید به آنها بپردازند.
خواجه نظام الملک معتقد است که افراد لایق وکاردان وبا صلاحیت باید امور مملکت را عهده دار شوند چه در غیر این صورت، قدرت سیاسی با خطر جدی مواجه میگردد.
اگر چه بعضی از دیدگاههای خواجه در نوشتههای متفکران هم عصر او به کرات به چشم میخورد اما آنچه خواجه را از دیگران متمایز کرده است شم سیاسی بسیار قوی او میباشد که استدلال میکند عدم برقراری عدالت در جامعه نه تنها باعث بروز هرج و مرج و شورش داخلی میگردد بلکه میتواند خطرات خارجی را نیز با خود همراه سازد به همین دلیل پادشاه باید برای حفظ حدود مملکت هم که شده باید با رعایت عدل دل رعیت را نگاه دارد.