خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی و نشانگان مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، از بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و روانشناسی شهر کرمان در سال 99-1398، 40 بیمار به شیوه در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. پس از تشخیص اختلال وسواس جبری در بیماران با استفاده از نسخه پژوهشی مصاحبه ی ساختاریافته بالینی و ثبت داده های الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی از 19 مکان مغز آنها، در گروه آزمایش بر اساس الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی هر فرد، پروتکل درمانی تعیین شد و این گروه تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (25 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفت. شرکت کنندگان، دو بار (پیش آزمون و پس آزمون) با مقیاس وسواسی- جبری یل- براون و ثبت الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی، ارزیابی و داده ها با آزمون های تحلیل کوواریانس و تی وابسته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود نشانگان افراد مبتلا به اختلال وسواس جبری و اصلاح الگوی امواج مغزی بیماران مؤثر است. بنابراین میتوان از این روش به عنوان راهبرد درمانی مؤثر و بدون عارضه استفاده کرد.
The purpose of this study was the effectiveness of transcranial direct current stimulation (tDCS) on the quantitative electroencephalography (QEEG) and the symptoms of patients with obsessive-compulsive disorder (OCD). In this quasi-experimental study with pretest-posttest design with control group, from patients with OCD referred to psychiatric and psychological clinics in Kerman in 2019-2020, 40 patients were selected by available and according to purposive sampling and were randomly assigned in to experimental and control groups. After the diagnosing OCD in patients using research user,s guide for the structured clinical interview and recording QEEG data from 19 locations of their brains, in the experimental group, based on QEEG, for each patient was assigned a treatment protocol and this group underwent tDCS treatment (25 sessions, 60-minutes). Participants were evaluated twice (pre-test and post-test) by The Yale-Brown obsessive-compulsive scale (Y-BOCS) and QEEG recording and data were analyzed by covariance analysis (ANCOVA) and Paired-Samples t Test. The results showed that tDCS is effective in improving the symptoms of OCD patients and modifying the brain wave pattern of patients. Therefore, this method may be used as an effective and uncomplicated therapeutic strategy.
ملخص الجهاز:
پس از تشخيص اختلال وسواس جبري در بيماران با استفاده از نسخه ي پژوهشي مصاحبه ي ساختاريافته ي باليني و ثبت داده هاي الگوي الکتروآنسفالوگرافي کمي از ١٩ مکان مغز آن ها، در گروه آزمايش بر اساس الگوي الکتروآنسفالوگرافي کمي هر فرد، پروتکل درماني تعيين شد و اين گروه تحت درمان تحريک الکتريکي مستقيم فراجمجمه اي (٢٥ جلسه ي ٦٠ دقيقه اي ) قرار گرفتند.
مطالعات بررسي کننده ي الگوي الکتروآنسفالوگرافي کمي اختلال OCD نشان مي دهند که در بيماران مختلف بدکارکردي امواج مغز به شکل هاي متفاوتي و در مناطق مختلفي از مغز ديده مي شود؛ از جمله ي اين مطالعات مدل فرونتو-استرياتال ٥ است که بيش فعالي در مسيرهاي قشر اوربيتوفرونتال ٦ را (OFC) که باعث توجه بيشتر به محرک هاي تهديدآميز مي شود و کاهش فعاليت در ناحيه پيش حرکتي مکمل (pre-SMA)٧ را که مسئول کنترل مهاري است در اين اختلال دخيل مي داند (گرين و همکاران ٢٠٢٠).
Reid, Laws, Drummond and Vismara 2.
Urso, Brunoni, Mazzaferro and Anastasia علي رغم اينکه الگوهاي متفاوتي از نابهنجاري هاي امواج مغز در مناطق مختلف وجود دارد، اما در مطالعات پيشين بدون توجه به الگوي الکتروآنسفالوگرافي کمي هر بيمار و بررسي همه ي نواحي مغز، پروتکلي يکسان جهت انجام درمان tDCS براي همه بيماران به کار برده شده است و همچنين در هيچ مطالعه اي تأثير اين درمان بر شاخص هاي الکتروآنسفاوگرافي کمي بيماران با اختلال وسواسي جبري مورد مطالعه قرار نگرفته است ؛ لذا با هدف ارتقاي کيفيت درمان اختلال مذکور در اين مطالعه بر آن شديم تا با در نظر گرفتن الگوي الکتروآنسفالوگرافي کمي بيماران به بررسي اثربخشي درمان tDCS بر اين شاخص ها و بهبود نشانگان افراد مبتلا به اختلال وسواسي جبري بپردازيم .