ملخص الجهاز:
"اجمالا این جریان و مبادله بین الاثنین قالیچه هربار صد تومان اضافه قیمت همینطور در تمام سه ماه تابستان ادامه یافت تا آخرین شبی که رختخوابها را بپائین نقل میکردند و شمعون قالیچه را به 9 هزار تومان(صد تومان پیش از شب قبل)از شموئیل خریده بود ببازار برد و یک مشتری پرپول و کمعقلی گیر آورد و به نه هزار و پانصد تومان فروخت شب که بمنزل آمد شنید که بین شموئیل و زنش کتکاری شده رفت که آنها را اصلاح بدهد دید صحبت همان قالیچه است شموئیل پرسید رفیق قالیچه را چه کردی بده بخودم به 9 هزار و صد تومان-شمعون قسم خورد که قالیچه را فروخته و مبلغش را هم گفت به 9500 تومان فروخته است شموئیل خیلی ناراحت شد و با کمال عصبانیت مشتی بسر شمعون زد و گفت خاک تو سرت با این عمل شبی صد تومان بخودت ضرر زدی و شبی صد تومان به من چه عیب داشت که این مال بین خودمان میماند و از بهره آن خودمان نفع میبردیم چرا از دست دادی؟شمعون هم بفکر فرو رفت و دید واقعا کار احمقانهای کرده کالائی که بیدردسر کوچهگردی شبی صد تومان عاید صاحبش میشد نمیبایست باین آسانی از دست داده باشد آنهم برای پانصد تومان باری اخیری در جراید خبری خواندم که زمینهای خیابان پهلوی بین دلالهای معاملات ملکی از متری سه هزار الی 15 هزار تومان خرید و فروش میشود."