خلاصة:
روشهای متوسط فاصله انتشار، حذف فرضی و تخصصگرایی عمودی، مبنای سنجش محیط درونی و محیط بیرونی زنجیرههای تولید قرار میگیرند. اولی یک روش ترکیبی است و قابلیت شناسایی محیط درونی فعالیتهای بالادستی و پاییندستی در زنجیرههای تولید را دارد، اما نمیتواند محیط بیرونی زنجیرههای تولید را پوشش دهد. برای برونرفت از این مسئله روشهای حذف فرضی و تخصصگرایی عمودی در تحلیل محیط بیرونی زنجیرههای تولید پیشنهاد میشوند. روش حذف فرضی مقدار ارزشافزوده داخلی در صادرات ناخالص را محاسبه میکند و روش تخصصگرایی عمودی ادغام یک اقتصاد را با اقتصاد جهانی مورد سنجش قرار میدهد. در این مقاله، آخرین جدول آماری سال 1395 و تبدیل آن به جدول داخلی مبنای محاسبه سه روش مذکور قرار میگیرد. یافتههای کلی نشان میدهند که 1- از منظر محیط درونی، فعالیتهای کشاورزی و معادن (شامل نفت خام و گاز طبیعی) در گروه فعالیتهای بالادستی قرار میگیرند؛ 2- از منظر محیط بیرونی در سطح کلان، سهم ارزشافزوده داخلی ناشی از صادرات ناخالص برابر با 0. 93 واحد است، درحالیکه سهم تخصصگرایی عمودی (ادغام با اقتصاد جهانی) 0. 07 واحد است؛ 3- در سطح فعالیتها، فعالیت معادن با سهم 0. 43 واحد ارزشافزوده داخلی در صادرات ناخالص، در رتبه اول قرار دارد، حال آنکه تخصصگرایی عمودی آن 0. 01 واحد را نشان میدهد. عکس این روند در مورد فعالیت صنعت مشاهده میشود. یافتههای فوق این واقعیت را آشکار میکند که اقتصاد ایران با سهم ارزشافزوده داخلی در صادرات ناخالص بسیار بالا در کنار ادغام ناچیز آن با اقتصاد جهانی هنوز در مدار آغازین زنجیرههای تولید قرار دارد.
طبقه بندی JEL: C67, O21, F0, F10, F15
Three methods of average propagation length (APL). hypothetical extraction (HE) and vertical specialisation (VS) are used for measuring internal and external environment of production chains. The former is a combined method and has the ability to identify the internal production chains of upstream and downstream activities but cannot capture the external environment of production chains. To solve this issue, HE and VS methods in analysing external environment of production chains are proposed. The former calculates the external environment of domestic value added in gross exports (GE) whereas the latter measures external environment of an economy integration with the world economy. For this purpose the latest available survey-based input-output table of 2016 and converting, it into domestic table is used for measuring internal and external environments of production chains. The overall findings are as follows: first, from the internal environment side, agriculture and mining (including crude oil and natural gas) appear as upstream in the domestic production chains. Second, from external environment at the macrolevel, the results show that the share of DV in GE is 93% unit. Whereas the share of VS to GE is 7% unit. In addition to that, the mining activity with 43%-unit share of DVA to GE stands first whereas its share of VS to GE is 1% unit. The opposite trend is observed for industrial activities. These findings suggest that Iranian economy is still encompassed in the circle of the beginning part of production process with considerable high share of DVA in GE and very low share of VS. JEL Classification: C67, O21, F0, F10, F15.
ملخص الجهاز:
منظور از متوسط فاصله انتشار (متوسط فاصله اقتصادي ٣)، در حقيقت متوسط تعداد مراحل ناشي از اثرات برون زاي يک فعاليت بر ارزش توليد فعاليت ديگر است [٣]، اما به کارگيري رويکرد ترکيبي متوسط فاصله انتشار فقط پيوند محيط دروني فعاليت ها را در زنجيره هاي توليد آشکار ميکند، که به نظر ميرسد تنها شرط لازم در سياست گذاري و برنامه ريزي بخشي باشد، اما شرط کافي نيست ؛ بنابراين براي شناسايي دقيق تر کارکرد فعاليت ها لازم است که علاوه بر در نظر گرفتن محيط دروني فعاليت ها، محيط بيروني آنها که پيوند با تجارت خارجي (صادرات و واردات ) دارند نيز مورد توجه قرار گيرد.
براي اين منظور جدول داده -ستانده داخلي سال ١٩٩٩ مبناي محاسبه قرار گرفته است و يافته هاي کلي آنها نشان ميدهد که بخش کشاورزي و سپس معادن اقتصاد اندولوس در فرآيند آغازين توليد قرار دارند و بدين ترتيب فعاليت هاي بالادستي به شمار ميروند.
يافته هاي حاصل از جدول داده -ستانده بين کشوري سال ١٩٨٥ شش کشور اروپايي، نشان ميدهد که نخست ترکيب متوسط فاصله انتشار با اندازه پيوند تصوير دقيق تر از ساختار توليد را در زنجيره هاي توليد ارائه ميدهد؛ دوم فعاليت هايي نظير کشاورزي و صنايع وابسته به کشاورزي نه تنها در فرآيند آغازين توليد قرار ميگيرند، بلکه همچنين وابستگي آنها يکسويه بوده و فقط عرضه کننده توليد کالاهاي واسطه اي هستند.