خلاصة:
کشف زوایای پنهان متن مثنوی، نهتنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سالها، تلاشهایی مبتنیبر روایتشناسی داستانهای مثنوی شدهاست؛ اما در حوزۀ شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن بهمیانآمدهاست. ازاینرو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی میتواند زمینهساز پژوهشهای گوناگونی باشد. مقالۀ حاضر میکوشد باتکیهبر داستانهای سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسستهای متن مثنوی را نشاندهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبییننماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجاممیگیرد و تاکنون، بهصورت مستقل، گسستها و گریزهای مثنوی موردبررسیقرارنگرفتهاند و ساختار مثنوی از این منظر کاویدهنشدهاست. سه گسست را میتوان در داستانهای مثنوی ردیابینمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجهبه ارتباط داستانهای اصلی با داستانهای درونهای درمییابیم که بسیاری از داستانها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاینرو، گریزها و گسستها بسترساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفامیکنند. بایددانست که مولانا با انگیزههای درونی یا بیرونی، این گسستها را پیریزی و پیگیری مینماید.
The discovery of the hidden angles of the Masnavi text is not only impressive for the researchers of mysticism and decorative literature, but also a special fascination for fiction.In these years, efforts have been made based on Narrative Science of Masnavi stories, but in the field of structural recognition of Masnavi is less spoken Therefore, another look at the discourse structure of Masnavi can be considered as the basis for a variety of researches. The present article seeks to illustrate the Rifts and Escapes of the Masnavi text by relying on the stories of the second three books of Masnavi, and to explain the structure of Masnavi from another perspective. This study is for the first time based on the discourse of Rumi's Masnavi, which has never been investigated independently, of Masnavi rifts and escapes, and the structure of Masnavi has not been explored from this perspective. Three Rifts can be traced in Masnavi stories: narrative discontinuity, spoken discontinuity, and hybrid discord. According to the relation between the main stories and the inner stories, we find that many stories have a semantic link. Therefore, Rifts and Escapes are the basis for the creation of the Masnavi discourse / text, and play a fundamental role in development discourse and realizing Rumi's mystical aims. It must be understood that Rumi, with internal or external motivations, follow up and structure these rifts.
ملخص الجهاز:
[%%ابتدای جدول%%دفتر ششم; دفتر پنجم; دفتر چهارم; عناوین روایتی 4; 2; -; داستان 21; 21; 7; حکایت 10; 5; 17; قصه %%انتهای جدول%%] در مقاله حاضر کوشیدهشدهاست تا گسستها و گریزهای داستانهای مثنوی بازنگریشوند؛ ازاینرو، پژوهش پیشِ رو، بر بخشهایی استواراست: تعاریف تازه، انواع گسست و گریز در مثنوی، نوع ارتباط گسستها و گریزها، انگیزههای ایجاد گسست و گریز، فرجام گسستها و گریزها در مثنوی معنوی.
اگر در این گریزگاهها نیک بنگریم؛ عاملی زمینهساز گریز شدهاست: «بیان یک مثال؛ بیان یک تمثیل؛ بیان یک تشبیه؛ بیان یک پرسش؛ رسیدن به فرجام سخن» جدول شماره (1): نمونه گریزگاه داستانهای مثنوی معنوی در سه دفتر دوم 1 [%%ابتدای جدول%%نمونه داستانی; عوامل; دفتر چهارم; دفتر پنجم; دفتر ششم نمونه داستانی 1; مثال; آن عاشق که از عسس گریخت بیت (62-60/4); در سبب ورود این حدیث ...
دفتر پنجم; مولانا در بیت (168/5) با آوردن عبارت «این سخن پایان ندارد» به داستان اصلی «در سبب ورود این حدیث مصطفی (ع)...
%%انتهای جدول%%] [%%ابتدای جدول%%دفتر ششم; مولانا در پایان تمثیل «مرد حریص»، بیت (845/6) را بسط معنایی میدهد؛ ازاینرو، داستان «آن شخص که بر در سرایی نیمشب...
; ; (دفتر اول، بیت 1961-1960) %%انتهای جدول%%] سوءنیت و بدگمانی به مثنوی گاهی کسانی در مجلس مولانا بودهاند و زبان به تعریض میگشودهاند (همان: 164)؛ ازاینرو، در بسیاری از مواقع، مولانا از روایت داستان فاصلهمیگیرد و با ایجاد گسست در گفتمان یا سیر روایی مثنوی، به تعریض سوءنیت و بدگمانی شخص نامحرم را به دیگران گوشزدمینماید: بهعنوان مثال مولانا در دفتر چهارم (ابیات 36-1) به مدح حسامالدین میپردازد.