خلاصة:
روابط ایران و روسیه در دو دهه اخیر دارای نوسانات زیادی بوده است بهگونهای که پس از یک دورهعدم پویایی و رکود در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ روابط دو کشور، در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸، همگرایی زیادی در برخی ابعاد سیاست بینالملل نشان دادهاند. در این راستا پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی و تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال است که روابط روسیه و ایران دهههای ۸۰ و ۹۰ شمسی چگونه قابل توضیح است؟ برای پاسخ به این سؤال از الگوی پیوستگی جیمز روزنا استفاده شده است. به عبارت دیگر، هدف این پژوهش توضیح علل نوسانات روابط ایران و روسیه بر اساس متغیرهای سطح تحلیل خرد و کلان الگوی پیوستگی جیمز روزنا است. یافتههای پژوهش نشان میدهند روابط ایران و روسیه در این دو دوره شرایط متفاوتی را تجربه کرده است و درحالیکه در دوره اول روابط آنها نسبتاً راکد و ساکن بوده است، در دوره دوم این روابط پویاتر و فعالتر شده است و متغیرهای سطح کلان مانند منافع مشترک در سوریه و عراق، مقابله با هژمونی ایالاتمتحده در خاورمیانه، تحریمها و حصول به توازن قدرت در مقابل آمریکا عامل عمده تغییر در مناسبات دوجانبهی این دو کشور بوده است. نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهند هرگاه متغیر نظام بینالملل فعالتر شود، روسیه و جمهوری اسلامی ایران گرایش بیشتری به همکاری با یکدیگر نشان میدهند.
Iran-Russia relations have fluctuated a lot in the last two decades, so that after a period of lack of dynamism and stagnation between 2005 and 2013, the relations between the two countries, in 2013 to 2018, have shown great convergence in some aspects of international politics. In this regard, the present study, using descriptive and analytical methods, seeks to answer the question of how the relations between Russia and Iran in the 80s and 90s can be explained? To answer this question, the James Rosena continuity model has been used. In other words, the purpose of this study is to explain the causes of fluctuations in Iran-Russia relations based on the variables of the level of micro and macro analysis of the James Rosena continuity model. Findings show that Iran-Russia relations have experienced different conditions in these two periods, while in the first period their relations were relatively stagnant and static, in the second period these relations have become more dynamic and active, and macro-level variables such as common interests in Syria and Iraq, confronting US hegemony in the Middle East, sanctions, and gaining a balance of power with the United States have been major drivers of change in bilateral relations. The results of this study also show that the more active the variable of the international system, the more inclined Russia and the Islamic Republic of Iran are to cooperate with each other.
ملخص الجهاز:
يافته ها: يافته هاي پژوهش نشان مي دهند روابط ايران و روسيه در اين دو دوره شرايط متفاوتي را تجربه کرده است و در حالي که در دوره اول روابط آنها نسبتا راکد و ساکن بوده است ، در دوره دوم اين روابط پوياتر و فعال تر شده است و متغيرهاي سطح کلان مانند منافع مشترک در سوريه و عراق ، مقابله با هژموني ايالات متحده در خاورميانه ، تحريم ها و حصول به توازن قدرت در مقابل آمريکا عامل عمده تغيير در مناسبات دوجانبه ي اين دو کشور بوده است .
به علاوه ، با بحران اوکراين و حادثه مسموميت سرگئي اسکريپال در بريتانيا، روابط روسيه و غرب دچار رکود فزاينده اي شد و اين کشور مورد تحريم غرب و ايالات متحده قرار گرفت و اين مسائل موجب نزديکي دو کشور ايران و روسيه به يکديگر شده است ؛ زيرا هر دو کشور در حمايت از حکومت سوريه داراي اتفاق نظر هستند و هر دو کشور در هدف قرارگرفتن تحريم هاي غرب و آمريکا قرباني مشترکي محسوب ميشوند.
در دوره مدودوف که همراه با دوره رياست جمهوري محمود احمدينژاد در ايران بود روس ها به تعهدات خود اين زمينه عمل نکردند؛ اما پس از توافق هسته اي ايران با پنج قدرت جهاني ولاديمير پوتين دستور تحويل سامانه ٣٠٠-S به ايران را صادر و ممنوعيت تحويل آن را لغو کرد ( Putin Lifts Ban On Supplies" ٢٠١٥ ”Missiles To Iran ٣٠٠-Of S).
Geopolitical analysis of Russia's foreign policy in relation to Iran's nuclear program (2000-2008).
Sanai, Mehdi; Karami Gahangir in Iran-Russia Relations (pp.