ملخص الجهاز:
"احتمال دارد که سن نک،از نامههای برادرش ازین پیشآمدها آگاهی یافته باشد، این دو برادر با یکدیگر ارتباط دائم داشتند و سننک تعداد زیادی از آثار خود را به کاسیون هدیه نموده است.
هرچند سن نک با زحمت زیاد کوشش مینمود شاگرد خود را براه پرهیزکاری وادار کند،در عوض نرون بقدرت رسید بمشورت و راهنمائی بیشتری نیاز داشت،و بدینجهت بود که مراتب دوستی میان دو تن از مردانی که از همه بیشتر باو نزدیک بودند،برقرار گردید و در حقیقت آندو مسئولیتهای امپراطور را مشترکا بعهده گرفتند.
انسان نیز در سنجش علائق و خواهشها که پیرامون روح او را فراگرفته است،در مسیر رودخانه مواج حیات با سرعتی بیرون از تصور پیش میرود و روزی بدون انتظار بپایان مسیر میرسد!اما نکته جالب آنستکه عمر تنها،آری تنها گنجینه پرارزشی است که آدمی در اختیار دارد.
میگوید سلامت خود را پاس دار و گاهگاه بیندیش تا بدانی چه نیک و خردمندانه است که پیش از مرگ زندگانی تو پاک و منزه باشد،تا در پایان این راه با آرامش دیده بر هستی ظاهر ببندی و بزندگانی شادکام ابدی بپیوندی!...
سننک عقیده دارد که"در پایان هر روز انسان باید حساب کار روزانه خویش را بررسی کند و ببیند در کدام طریق نیک و صواب کامیاب بوده است،و اگر در کوشش به نیکیها قصوری داشته است برای رسیدن به هدف مطلوب چارهاندیشی و بیشکوشی نماید!" سننک دریافته بود که انسان در شناخت ارزش ذاتی خود،امکانات وجودی خود،ظرفیت جذب و درک موهبتهای معنوی،قدرت تفکر، و شخصیت ممتاز خویش تواناست.
" زیر عنوان"آرامش روح"مینویسد: "اغلب پیرمردانی دیده میشوند که برای طول عمر خود بجز تعداد سالهائی که سپری شده است دلیل دیگری در دست ندارند!"