خلاصة:
حقوق معانی گونهگون دارد. گاهی حقوق به مجموعه قواعد متعین برآمده از ارادۀ حاکم اطلاق میشود. این معنا از حقوق در فقه سابقه ندارد و ترجمۀ واژگان فرنگی است. در این معنا، حقوق، برابر با قانون و قانون مترادف با قاعدۀ دولتی تعریف و هر منبعی ورای آن، فراحقوق محسوب میشود. باورمندان به این حقوق که اثباتگرا نامیده میشوند، معتقدند فقط زمانیکه فراحقوق (اخلاق، سنت، عرف، شریعت، عقل، احساس، باور و...) به ارادۀ حاکم ترجمه و به شکل قاعده صورتبندی شود، حقوق بهوجود میآید. در مقابل برخی حقوق را در قانون یا علمی که از قانون بحث میکند، محدود نمیکنند. در این مفهوم، حقوق، منحصر به قواعد نهاده نیست، بلکه با حقوق بهمثابه اصول سروکار داریم. رویکرد اخیر که در نحلههایی چون حقوق طبیعی، حقوق تاریخی و... متجلی است، حقوق را در طبیعت امور جستوجو میکند و قوانین (قواعد) آن را کشفشدنی و نه وضعشدنی میداند. البته در تحلیل مفهوم حق، تفکیک «حق بودن» و «حق داشتن» ضروری است. مفهوم اول در حوزه ارزششناسی (خوب بودن یا بد بودن) ولی مفهوم دوم موضوع قانونگذاری است. در برخی نوشتههای حقوقی این بیتمییزی منشأ بسیاری از کجتابیهای فکری شده است. عطف به تفکیک اخیر، پرسشهای اساسی تحقیق عبارتاند از: حقگذاری، تکلیف کیست؟ آیا معیاری برای سنجش درستی و نادرستی یا صدق و کذب قوانین وجود دارد؟ چالشهای اجرای قانون (حقوق نهاده) چیست؟ برای پاسخ به پرسشهای یادشده با روش تحلیلی، هستیشناسی حقوق کیفری نهاده (موضوعه) از منظر عناصر و آثار بررسی شده است. در خصوص عناصر تحلیلی حقوق کیفری نهاده، اجزایی چون انشا، درستی و مرتبه و در خصوص آثار اجرایی آن، اوصافی چون استمرار، اثربخشی و کارآمدی شناسایی و تبیین شده است.
One of the means law is positivist law. criminals law is a set of rules that define a crime, determine its punishment, and determine the method of proving the crime and the execution of the punishment in the realm of criminal law, we have also come to the writing systems, in order to quantify the rational criminal low in their study of their claims. our approach to written systems is abviously formal and positive. in our explanation of our hypothesis, we chose coherence and explained the reasons for our reversal.in our view, rational criminal law is an interdisciplinary approach that follows the examination of the criminal law and the legalization of the judicial process derived from it through the logic of knowledge. Logical criminal law in the aftermath of military creation is a conditional and homogeneous proposition of self-substanted , positive coherent, deductive and qualitative propositions in our view, the logical rules of criminal procedure are also fundamental, formal, constitutional, disconnected from the origin of the law and are foreseeable.