خلاصة:
استفادۀ بهینه از ظرفیتهای سینما، بهعنوان رسانهای که در زمینههای اجتماعی و بهویژه فرهنگی تأثیرگذار است، نیازمند داشتن هدف، راهبرد و برنامهریزی است. پژوهش پیش رو، با هدف دستیابی به راهبردهایی برای سینمای ایران، با رویکرد معرفی فرهنگ ایرانی در عرصۀ بینالملل صورت گرفت. این پژوهش کیفی به روش پیمایشی و با نمونهگیری به شیوۀ گلوله برفی و هدفمند انجام شد. پس از مطالعات اسنادی، با بهرهگیری از مصاحبۀ عمیق با استادان، منتقدان، کارگردانان، مدیران حوزۀ پخش بینالمللی فیلم و خبرگان، محیط و عوامل درونی و بیرونی سینما در عرصۀ بینالملل بررسی شد و گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. روایی پرسشنامه به شیوۀ صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید شد. با تعیین نقاط قوت، ضعف و فرصتها و تهدیدها، تحلیل دادهها و تدوین راهبردها برای هریک از مناطق چهارگانه با ماتریس SWOT انجام شد. بر اساس نتایج پژوهش، موقعیت راهبردی سینمای ایران در سطح بینالملل رقابتی نشان داده شد؛ اما ازآنجاکه نقطۀ بهدستآمده بسیار به بخش محافظهکارانه نزدیک است، راهبردهای این بخش نیز مورد توجهاند. ساخت و حمایت از فیلمهایی با شاخصههای فرهنگ ملی ایران و ساخت فیلمهایی با تأکید بر مؤلفههای عشق، انسانیت، صلحجویی و اخلاق؛ سرمایهگذاری و حمایت از فیلمهای مستند باکیفیت با موضوع ایران و مردم ایران؛ فراهمآوردن امکان نمایش آنها در خارج از کشور؛ استفاده از افراد آشنا به پخش بینالمللی فیلم در نمایش فیلم در خارج از کشور و نظارت بر شاخصهای کیفی محتوایی و تکنیکی ازجمله راهبردهای مناسب در این زمینه هستند.
The optimal use of cinema, as a media influencing social and especially cultural domains, requires the establishment of goals, strategies and plans. This study aims to develop strategies for Iranian cinema to present Iranian culture to the international community. The qualitative research was carried out with a survey-type methodology with snowball and targeted sampling.After going over documents and records, in-depth interviews with professors, critics, directors, and international film distribution managers and experts were conducted. The environment and internal and external factors of cinema in the international arena were also examined, through the use of a semi-open questionnaire.Questionnaire validity was confirmed by a formal method and its reliability by Cronbach’s alpha. A SWOT matrix was employed to measure strengths, weaknesses, opportunities and threat, and to analyze data and formulate strategies in the four mentioned areas.The results of the research illustrate that the strategic position of Iranian cinema in the international arena is competitive, but since the point is close to the conservative sector, the strategies of this sector are also considered.Among strategies, the paper suggests films be made to support and display characteristics of Iranian culture emphasizing the components of love, humanity, peace and Ethics, not just nationally, but for a broad and diverse foreign audience while their quality is being monitored, Investing and supporting high quality documentary films with the subject of Iran and the people of Iran, employing people who are professional in international broadcasting film for playing film in foreign.
ملخص الجهاز:
با توجه به آنچه بيان شد، اين پژوهش با هدف کلي شناسايي ظرفيت هاي سينماي سال مبيسـتسان ٠د٠و٤م١ ايران و ارائه راهبردهايي براي استفاده از آن به منظور معرفي سيماي فرهنگ ايراني در عرصه 266 بين الملل انجام گرفته است .
تهديدهاي سينماي ايران در عرصه بين الملل تهديدها(به تصویر صفحه رجوع شود) T اعمال مميزي ها و محدويت ها بدون توجه به مؤلفه هاي هنر سينما 1 T اعمال فشار از سوي گروه هاي خارج از حوزٔە فرهنگ و مديريتي بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 2 T نداشتن گيشه و فروش براي فيلم هاي ايراني در خارج از کشور 3 T عدم حمايت و سرمايه گذاري مناسب در سينماي ايران متناسب با نقش آن 4 T مترادف بودن ايران با «تحريم »، «تروريسم » و ديگر مسائل مخرب در خبرهاي سياسي 5 T تبليغات منفي رسانه هاي خارجي در خصوص ايران 6 T برجسته سازي برداشت منفي از فيلم هاي ايراني درمورد وضعيت جامعه ايران در مطبوعات خارجي 7 T غالب بودن نگاه منفي به ايران در افکار عمومي جهان 8 T بي اطلاعي ساير ملل از تمايز و هويت مستقل ايران 9 Tموانع و محدوديت هاي قانوني خارجي بر سر راه حضور گستردٔە فيلم سازان و فيلم هاي ايراني 10 ماتريس ارزيابي عوامل داخلي ١ (IFE) براي تدوين اين ماتريس از پاسخ هاي پرسش نامه استفاده شد و وزن دهي به صورت نرمالايز٢ و رتبه بندي بر پايه طيف پنج قسمتي پرسش نامه (از خيلي زياد تا خيلي کم ) و بر اساس اکثريت آرا، ميزان اهميت و تأثيرگذاربودن نسبت به موضوع صورت گرفت .