خلاصة:
اقتباس و بازآفرینی معانی و مضامین متون مختلف، همواره از سدههای گذشته تاکنون نزد آفرینشگران متون ادبی امری ساری و جاری بوده است. امیری فیروزکوهی در گسترة شعر معاصر، شاعر سنتگرای صاحبسبک با زبان و بیان خاص خود است که با طبع لطیف و نکتهسنج خود و با احاطه و اشراف خوبی که بر زبان و ادب فارسی و عربی داشت، توانست معانی و مضامین شعری متنوعی را در سرودههای خود بیافریند و عرضه نماید. باوجود این، او در پرداخت مضامین و معانی شعری، از متون دیگر نیز تأثیر پذیرفته و در اغلب موارد به طرز هنرمندانهای در سرودههایش مندرج ساخته است. در مقالة حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، دیوان امیری از منظر تأثیرپذیری از متون مختلف نقد و بررسی شده است. یافتههای پژوهش آشکار میسازد امیری برخلاف گمان برخی از پژوهشگران، صرفاً متأثر از صائب تبریزی نیست. شاعر در بخشی از مضمونپردازیهایش متأثر از قرآن و احادیث است و در بخشی دیگر، از متون ادبی منظوم و منثور دیگر شاعران و نویسندگان ایرانی و غیرایرانی، بویژه شاعران معروف سدههای پنجم تا یازدهم هجری همچون خاقانی، سعدی، مولوی و صائب، تأثیر پذیرفته است.
Adapting and recreating the meanings and themes of different texts has always been current among the creators of literary texts for centuries. Amiri Firoozkoohi in the field of contemporary poetry, is a traditionalist stylist poet with his own language and expression, who with his delicate and perspicacious talent and with his good knowledge and cognizance on Persian and Arabic language and literature, was able to create and express various meanings and themes of poetry in his poems. Nevertheless, he has been influenced by other texts in paying attention to the themes and meanings of poetry, and in most cases, he has included them in an artistic way in his poems. In the present article, by descriptive and analytical methods, the influence of different texts on Amiri’s poetical works has been reviewed and criticized. The research findings reveal, contrary to opinion of some researchers, Amiri is not simply influenced by Saeb Tabrizi. the poet is influenced by the Quran and hadiths in some of his themes, and in another part he has influenced by the poetic and prose literary texts of other Iranian and non-Iranian poets and writers, especially the poets of the fifth to eleventh centuries AH, Like Khaghani, Saadi, Molavi and Saeb.
ملخص الجهاز:
اميري هرجا نکته و سخني نغز حتي از شاعران کمتر شناخته شده هم يافته است ، آن را بـه نـوعي در شعر خود بازنويسي يا بازآفريني کرده است ؛ براي نمونه ، مصرع نخست در بيـت زيـر، بـا انـدک تغييـري برگرفته از اين بيت محمد جعفر بيگ ، شاعر دورة صفوي ، «هر شکاف خرابـه اي دهنـي اسـت / کـه بـه معمورة جهان خندد» (نصرآبادي، ١٣١٧: ٣٥) است : هــر شــکاف از خــراب وي دهنــي اســت کــه بــه عبــرت گشــوده در ســخني اســت (اميري فيروزکوهي، ١٣٨٩: ٢٣٩/٣) ٢-٢-٥- شاعران دورٔە معاصر افزون بر اخوانيه هاي متعدد اميري ، او در پرداخت معاني و مضامين شـعري بـه شـعر چنـدتن از شـاعران معاصر ايران نظر داشته و گاه به ديدة تحسين نگريسته است ؛ از زمرة اين شاعران ، پروين اعتصامي است که اميري مضمون و محتواي قصيده اي از او را با مطلع «سوخت اوراق دل از اخگر پنـداري چنـد / مانـد خاکستري از دفتر و طوماري چند» (١٣٨٥: ٦٤) در همان وزن و قافيه و رديف در ضمن غزلي پرورانده و در پايان خود به اين تأثيرپذيري معترف شده است : يـــارب ايـــن هـــوش ربايـــان دل آزاري چنـــد چنــــد کوشــــند بــــه آزار دل زاري چنــــد سخن آن بود که «پروين » بـه فلـک بـرد اميـر چنـد گــويي ســخن از گفتـۀ خــود بــاري چنـد (اميري فيروزکوهي، ١٣٨٩: ٢٣٤/١-٢٣٥) البته هم شعر اميري و هم شعر پروين در وزن و قافيه و رديف و پرداخت پاره اي از مضامين ، متأثر از غزل حافظ با اين مطلع است : حسب حالي ننوشتي و شـد ايـامي چنـد محرمي کو که فرسـتم بـه تـو پيغـامي چنـد (حافظ ، ١٣٨٦: ٢٨٤) از ديگر شاعران معاصر که اميري به شعر او نظر داشته و از او به نيکي و با لقب «استاد» يـاد کـرده است ، ايرج ميرزا است .