خلاصة:
پدیده- مفهوم عشق، مهمترین و برجستهترین درونمایة ادبیات غنایی(Lyric) است که در گسترة ادبیات ایران و جهان، زمینة آفرینش بزرگترین شاهکارهای ادبی را فراهم آوردهاست؛ فراتر از ادبیات غنایی، مقولة عشق در زیرساخت کهنترینِ حماسههای جهان، همچنان برجسته و چشمگیر، نقش میآفریند؛ این در حالیاستکه بنیاد ادبیات عرفانی نیز بر عشق، از گونهای دیگر نهاده شده است. در فضای ادبیات معاصر اما، عشق مقولهای صرفاً رمانتیک به شمار نمیآید؛ بلکه با مؤلفههایی دیگر پیوند خورده، از مضامین سیاسی- اجتماعی برخوردار گردیده، کارایی و توانی افزون یافتهاست؛ احمد شاملو از جمله شاعران جریانساز معاصر ایران است که به واسطة آشنایی با ادبیات جهان، به ترجمة شماری از آثار دست یازیده و از روح شعری آنها الهام پذیرفته است. شاملو پس از آشنایی با اشعار شاعران مقاومت فرانسه بهخصوص لوییآراگون، بهطور مستقیم از افکار و اندیشههای شعری او تأثیر پذیرفتهاست. نگارندگان این جستار بر این باورند که احمد شاملو در اشعار خود و به تأسی از لویی آراگون، از فردیت رمانتیک گذر کرده، به تعریف متفاوتی از عشق رسیده و آن را با مؤلفههای سیاسی و اجتماعی درهمآمیخته است؛ رویکرد این پژوهش، تطبیقی و روش تحقیق، مبتنی بر مکتب فرانسوی آن است؛ یافتهها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که شاملو به پیروی از لویی آراگون، با «جاسپاری مناسبات دیرین عشق به مفاهیمی نو»، عشق را دستمایة بیان دیدگاه خود نسبت به انسان آرمانی، مقاومت در راه آزادیخواهی و ایدهآلیسم سیاسی- اجتماعی قرار داده است.
Phenomenon - The concept of love is the most important and prominent theme of lyrical literature, which has provided the ground for the creation of the greatest literary masterpieces in the field of Iranian and world literature; Beyond, love plays a prominent role in the infrastructure of the world's oldest epics; while the foundation of mystical literature has been laid on love in another way. In contemporary literature, however, love is not a purely romantic concept; Rather, it is linked to other components, has socio-political themes, and has increased efficiency and power; Shamloo, through his familiarity with world literature, has translated a number of works and been inspired by their poetic spirit. After getting acquainted with French resistance poets, especially Aragon, Shamloo was directly influenced by his poetic thoughts and ideas. The authors of this article believe that Shamloo, in his poems and based on Louis Aragon, has reached a different definition of love and has combined it with political and social components; The research approach is comparative and based on its French school; Findings of the research indicate that Shamloo, following Aragon, has used love as a basis for expressing his views on the ideal human being, resisting the path of freedom and seeking the ideal image of the beloved.
ملخص الجهاز:
گذار از فرديت رمانتيک ، ارتقاي مفهومي عشق در اشعار لويي آراگون و احمد شاملو 1 ابوالقاسم رحيمي 2 مهدي رحيمي اعظم نگارين 3 تاريخ دريافت : ١٠/٣/ ٩٩ تاريخ پذيرش : ١٢/٣/ ٩٩ چکيده پديده مفهوم عشـق ، مهم ترين و برجسـته ترين درون مايه ي ادبيات غنايي اسـت که در گسـتره ي ادبيات ايران و جهان ، زمينـه ي آفرينش بزرگ ترين شـــاهکـارهاي ادبي را فراهم آورده اســـت ؛ فراتر از ادبيات غنـايي، مقوله ي عشـــق در زيرسـاخت کهن ترين حماسـه هاي جهان ، هم چنان برجسـته و چشـمگير، نقش ميآفريند؛ اين در حالي اسـت که بنياد ادبيات عرفاني نيز بر عشــق از گونه اي ديگر نهاده شــده اســت .
» (شــفيعي کدکني، ٧٨:١٣٨٠) ١- ٢- پرسش هاي پژوهش تـأثيرپـذيري شــــاعران از هم بـه ويژه آنگـاه کـه آن دو هنرمنـد از دو حوزه ي متفـاوت جغرافيـايي - فرهنگياند و فاصـله ي زماني در ميانه ي آن دو، خط افتراق کشـيده اسـت ، مقوله اي اسـت که اثبات ميطلبد؛ هم از اين رو است که اين جستار پژوهشي، بايد پاسخگوي پرسش هاي زير باشد: - تأثيرپذيري شاملو از ادبيات مقاومت فرانسه و به طور خاص ، آراگون ، چگونه است ؟ - شـاملو، مبتني بر چه قرينه ها و با کاربسـت چگونه زبان و محتوايي، چونان شـاعري تأثيرپذير از آراگون ، در گذار از فرديت رمانتيک عمل نموده است و به رويکردي همگون به پديده مفهوم عشق رسيده است ؟ - اين در حـالي اســـت کـه تـأمـل در چگونگي اين تـأثير پـذيري (پـديـد آمـدن ســـروده هـايي بـا رنـگ و بوي فرانسـوي) نيز مقوله اي درخور امعان نظر به شـمار ميآيد و پرسـشـي ديگر را پديد ميآورد: آيا از شـاملو با تعبير آراگون شعر فارسي ميتوان ياد نمود؟ ١- ٣- پيشينه ي تحقيق کارکرد ويژه ي «عشـق » در شـعر شـاملو با درون مايه ي شـاخص آن ، «عشـق راسـتين ، سـامان بخش جامعه ي بشـري اسـت .