خلاصة:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی روش های تامین منابع مالی دانشگاه ها انجام شده است. مطالعه حاضر، به روش ترکیبی و از نوع طرحهای تحقیق آمیخته اکتشافی میباشد که در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت. در مرحله کیفی، ابتدا با استفاده از روش مصاحبه گروههای کانونی به گردآوری دادههای کیفی پرداخته شد و براساس آنها حیطه های اصلی موضوع پژوهش که همان منابع مالی دانشگاه می باشند شناسایی شدند. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق با خبرگان حوزهی تامین منابع مالی، اقتصاد آموزش عالی و مدیریت آموزش عالی، اطلاعات لازم جمعآوری گردید. روش نمونهبرداری در این مرحله، نمونهگیری به روش گلوله برفی بود. پس از جمعآوری پاسخ خبرگان و تجزیه و تحلیل آنها، لیستی از شاخصها و مولفههای هر شاخص در خصوص الگوی روشهای تامین مالی در دانشگاهها استخراج شد. سپس در مرحله کمی تحقیق، برای ارزیابی و برازش مدل مفهومی پیشنهادی، به تهیه پرسشنامه محققساخته بر اساس شاخصها و مولفههای مدل به صورت طیف 5 گانه لیکرت اقدام شد. این پرسشنامه در اختیار جامعه آماری 127 نفری که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، قرار داده شد. در مرحله دوم به منظور اعتبارسنجی روش های تامین مالی شناسایی شده از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و پس از اجرای آزمون کفایت نمونه برداری کیزر- مایر- اولکین (KMO) و آزمون کرویت بارتلت و احراز اعتبار سازهای پرسشنامه تحقیق در جامعه آماری، شاخصها و مولفههای مدل غربالسازی شده و شاخصهای کم اهمیت حذف شدند. حاصل این تحقیق چهار معیار اصلی و 18 زیر مجموعه روش های تامین منابع مالی دانشگاه هاست که در فرآیند تحقیق شناسایی، رتبه بندی و برای اجرا پیشنهاد شده اند.
This study aims to identify and rank the methods of financing universities. The present study is a combined method of mixed exploratory research projects that was conducted in two stages: qualitative and quantitative. In the qualitative stage, first, using qualitative group interview method, qualitative data were collected and based on them, the main areas of the research that were the financial resources of the university were identified. Then, a research design questionnaire was prepared and a descriptive-survey research method was considered to collect quantitative data. Accordingly, the present study in the first phase (qualitative phase) conducted a qualitative study and in this phase by reviewing and evaluating the studies and also in-depth interviews with experts in the field of financing, higher education economics and higher education management, the necessary information was collected. Sampling method at this stage was snowball sampling. After collecting the experts' answers and analyzing them, a list of indicators and components of each indicator regarding the pattern of financing methods in universities was extracted. Then, in the quantitative stage of the research, in order to evaluate and fit the proposed conceptual model, a researcher-made questionnaire was prepared based on the indicators and components of the model in the form of a 5-digit Ligert spectrum (from strongly disagree = 1 to strongly agree = 5). This questionnaire was given to a statistical population of 127 people who were randomly selected. In the second stage, in order to validate the identified financing methods, the exploratory factor analysis method was used. And screened model components and minor indicators were removed. As a result, after identifying the financing methods in order to prioritize these methods, fuzzy dimethyl methods and fuzzy network analysis were used. The result of this research is four main criteria and eighteen subsets of methods of financing universities that have been identified, ranked and proposed for implementation in the research process.
ملخص الجهاز:
با اين حال تصدي بيش از حد دولت در اقتصاد، عدم همخواني بودجه اختصاص يافته با برنامه هاي ارايه شده ، کم بودن سهم علوم ، تحقيقات و فناوري از اعتبارات عمومي، پايين بودن ميزان رضايت از دريافت خدمات ، ارتباط ضعيف دانشگاه و صنعت ، عدم تناسب بين فارغ التحصيلان دانشگاهي و فرصتهاي شغلي موجود در کشور، کم بودن سهم فعاليتهاي پژوهشي در موسسات خصوصي، حمايت ضعيف از تحقيقات و نتايج آن ، کافي نبودن امکانات نظام آموزش عالي براي حفظ و جذب نخبگان و ناکافي بودن منابع مالي همگي سخن از نبود راهکارها و الگوهايي است که بتوان نسبت به تامين مالي و اداره مناسب دانشگاه ها از آنها بهره گرفت .
در اين تحقيق تلاش شده است که به بررسي فرصت هاي موجود در صورت به کارگيري سيستم هاي تامين مالي مختلف 1- Goksu & Goksu 2- Herrington 3 - Platonova, Bogomolova, Musarskiy & Igumnov پرداخته شود.
نتايج اين تحقيق نشان داده است که براي بهبود عملکرد سيستم آموزش عالي دولت نياز به همکاري و همچنين نياز به روش هاي جديد تامين مالي دارد.
عبارات کلامي به کار رفته در تحقيق و مقادير معادل آنها (رجوع شود به تصویر صفحه) براي بررسي معيارها از نقطه نظر٣٠ خبره استفاده شده است که جدول ٥ مقايسه زوجي هر خبره را نشان ميدهد، در اين ماتريس ها، ̃ اعداد فازي مثلثي ميباشند و ̃ به صورت عدد فازي (٠,٠,٠) در نظر گرفته ميشوند.