خلاصة:
درروش تفسیری «قرآن به قرآن» توجه به سیاق و ارتباط آیات با یکدیگر از اهمیت بالایی برخوردار است و در احراز تفسیر صحیح قرآن جایگاه ویژه دارد. واکاوی در تفاسیر سنی و شیعه نشان داد که واژه «خَیر» در اکثر تفاسیر قرآنی، بهعنوان أفعل تفضیل به معنای «بهتر و بهترین» بهحساب آمده است. علامه جوادی آملی معتقداست این واژه در شرایطی با توجه به سیاق، در معنای أفعل تفضیل نیست بلکه أفعل تعیین میباشد. از اینرو، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی واژه «خَیر» در تفسیر «تسنیم» پرداخته است. بررسی «تفسیر تسنیم» نشان داد که مجموعا در 33 آیه، واژهی «خَیر» بر وزن أفعل تعیینی است. بنابر دیدگاه علامه جوادی آملی، در برخی مواقع و باتوجه به سیاق وقتی دو چیز با هم مقایسه میشوند، اگر هر دو از یک منبع و ریشه باشند، قابل مقایسه است ولی اگر ریشه و ذات دو شیء با هم یکسان نباشند، این مقایسه و ترجیح و برتری یکی بر دیگری، اساساً اشتباه است.
In the interpretive method of "Qur'an to Qur'an", paying attention to the symmetry of "Siyaq"(the meaning that a word finds in the middle of a sentence) and the relationship of verses with each other is of great importance, and has a special place in achieving the correct interpretation of the Qur'an. An analysis of Sunni and Shiite interpretations showed that the word "Khair" in most Qur'anic interpretations is considered as "superiority Verbs" (Afale Tafzili) that mean "better and the best". Allameh Javadi Amoli believes that this word in some contexts, according to the "Siyaq", does not mean "superiority Verbs" (Afale Tafzili) but it is"determinative Verbs" (Afale Taayini). Therefore, the present study has descriptively-analytically examined the word "Khair" in the interpretation of "Tasnim". The study of "Tafsir Tasnim" showed that in a total of 33 verses, the word "Khair" is based on the weight of "determinative Verbs". According to Allameh Javadi Amoli, in some cases and according to the context, when two things are compared with each other, if both are from the same source and root, it is comparable, but if the roots and essence of two objects are not the same, this comparison and preference and The superiority of one over the other is fundamentally wrong.
ملخص الجهاز:
همچنین اگر «خَیر» برای تفضیل باشد، معنای (اولئک یدعون الی النار) این است: زن مشرک که به آتش دعوت میکند خوب است؛ ولی کنیز مؤمن از او بهتر است، با آنکه هر دعوتکنندهای بهسوی آتش شر است؛ بنابراین واژه «خیر» در آیه مورد بحث، برای تعیین است نه تفضیل (جوادی آملی، 1387: 11/ 135-134).
) مراد است؛ یعنی همه ملکات نفسانی زاد و توشه مسافرند و تقوا بهترین آنها است (طبری، 1412: 2/163؛ فخر رازی،1412: 5/ 321؛ طبرسی، 1372: 2/ 525؛ ابن عاشور، 1372: 2/ 232؛ مکارم شیرازی، 1374: 2/ 56) و براساس دیدگاه دوم (نظر علامه جوادی آملی)، کلمه «خیر» در اینجا تعیینی و خیر مطلق است.
بنابراین واژه «خیر» در آیه بالا، با توجه به سیاق به هر دو معنای أفعل تعیینی و أفعل تفضیلی میتواند باشد، علامه جوادی آملی نیز بهصراحت تعیین نکرده و فقط به بیان دو دیدگاه پرداخته است.
آیه میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» (نساء/ 59) براساس نظر علامه جوادیآملی، کلمه «خیر» و «احسن» در این آیه، أفعل تعیینی هستند نه تفضیلی، زیرا أفعل تفضیل بودن در این مورد بدین معناست که شما اختیار دارید اطاعت یا مخالفت کنید؛ ولی اطاعت برایتان بهتر است.
خداوند متعال پس از بیان عقاید منکران و ابطال آنها و اثبات عقاید موحدان، پایان کار دوزخیان و بهشتیان را چنین میفرماید: «أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ» (صافات/62) بنا بر نظر علامه جوادی آملی؛ در اینجا، «خیر» به معنای أفعل تعیینی است یعنی «کدامیک از اینها خوب و خیر است؟» (سایت جوادی آملی، سوره صافات، جلسه).