خلاصة:
مسئلة جنگ و صلح، در هر دین از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چراکه مبنا قرار دادن هر یک از این دو، عملکردهایی متفاوت ایجاد میکند. منونایت شاخهای از فرقة پروتستان در مسیحیت شمرده میشود. پیروان این مذهب، افراد متدینی هستند که به مسیح و تعلیماتش ایمان دارند و در زمینة صلح، دارای عقیدة ویژهای هستند. در این راستا، به منابع خاصی استناد میکنند و ویژگیهای مشخصی را برای آن قائلاند. اما ازآنجاکه این مسئله براساس مبانی شیعه پذیرفته نیست، لازم است مورد بررسی قرار گیرد. در این نوشتار، ابتدا بهروش کتابخانهای دیدگاه منونایتها در زمینة صلح تبیین و سپس بررسی میشود. براساس یافتههای این پژوهش، منونایتها با استناد به تعلیمات عیسی، به صلح مطلق و عدم مقاومت اعتقاد دارند؛ تا حدی که جنگ بهمنظور دفاع از حق مظلوم را نیز جایز نمیدانند؛ درحالیکه شیعیان، این نوع صلح را ظلم میدانند و با اینکه اسلام را دین رحمت معرفی میکنند، مقاومت و جنگ دفاعی در برابر متجاوزین را ضروری میدانند. در اسلام صلحی پذیرفته است که موجب به استضعاف کشیده شدن مظلومین جهان نشود.
The issue of war and peace is very important in any religion because choosing each of them as the main approach creates different results. Mennonite is a branch of the Protestant Christianity. The followers of this denomination are religious people who believe in Christ and his teachings and have a special belief in the field of peace. In this regard, they refer to certain sources and attribute certain characteristics to peace. Since their approach is not accepted in Shiite principles, it needs to be examined. Using the library-based method, the present paper first explains and then examines the Mennonite view of peace. Based on the research findings, the Mennonites, referring to the teachings of Jesus, believe in absolute peace and non-resistance and do not allow war even in order to defend the rights of the oppressed; whereas the Shiites consider this kind of peace to be an act of oppression. While introducing Islam as a religion of mercy, they consider resistance and defensive war against the aggressors necessary and accept a kind of peace that does suppress or weaken the oppressed of the world.
ملخص الجهاز:
براساس يافتههاي اين پژوهش، منونايتها با استناد به تعليمات عيسي علیهالسلام ، به صلح مطلق و عدم مقاومت اعتقاد دارند؛ تا حدي كه جنگ بهمنظور دفاع از حق مظلوم را نيز جايز نميدانند؛ درحاليکه شيعيان، اين نوع صلح را ظلم ميدانند و با اينكه اسلام را دين رحمت معرفي ميکنند، مقاومت و جنگ دفاعي در برابر متجاوزين را ضروري ميدانند.
درصورتيکه اين نوع نگاه از ديدگاه مذهب تشيع، ديدگاه متعادلي نيست و به افراط کشيده شده و قابل نقد است؛ چراکه درست است که از ديدگاه اکثريت شيعيان، در اسلام صلح و همزيستي مسالمتآميز مسئلهاي اصيل و ريشهدار است، اما افزون بر اين، به اين نکته نيز توجه شده که گروهي از انسانها راه ظلم و تعدي به ديگران را برميگزينند و به فساد و تباهي ميپردازند.
تبيين صلح از نگاه منونايت همانگونه که در مقدمه گذشت، منونايتها بهعنوان شاخهاي از مسيحيت پروتستان، ديدگاه ويژهاي نسبت به مسئلة صلح دارند، مبني بر اينکه حتي قائل به جنگ دفاعي نيستند و بهطور کلي بر عدم مقاومت تأکيد دارند و ادعا ميکنند که اين نوع نگاه براساس تعليمات عيسي مسيح است.
اين نوع نگاه، بهويژه در زمينة صلح و عدالت تا حدي داراي جنبههاي مثبت نيز هست و ميتواند مفيد واقع شود؛ از اين جهت که موجب ميشود فعاليتهاي عملي انساندوستانه در اين راستا صورت گيرد، اما از سوي ديگر، صلح مطلق و عدم مقاومت در برابر ظلم، قابل پذيرش نيست و بايد مورد بررسي قرار گيرد.
نتيجهگيري براساس آنچه گذشت، مشخص ميشود که منونايتها بهدليل تکيه بر بخشي از تعليمات حضرت عيسي علیهالسلام ، قائل به صلح مطلق هستند که درنتيجة آن، حتي براي دفاع از خود يا حق مظلوم حاضر به جنگ دفاعي و مقاومت نيستند.