خلاصة:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجارت محصولات فرهنگی بر تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو گروه شانگهای در طول دوره زمانی 2004-2017 میلادی میباشد. بعد از بررسی مانایی دادهها و همجمع بودن آنها با آزمون همجمعی کائو، مدل با استفاده از روش دادههای تابلویی برآورد شده است. برآوردها نشان میدهد با فرض ثابت بودن سایر عوامل، صادرات، واردات و حجم تجارت محصولات فرهنگی در دوره زمانی مورد بررسی بر تولید ناخالص داخلی کشورهای گروه شانگهای تأثیر مثبت و معنادار دارند. به طوری که با افزایش یک درصدی صادرات، واردات و حجم تجارت محصولات فرهنگی، به ترتیب 02/0، 07/0 و 05/0 درصد تولید ناخالص داخلی این کشورها افزایش مییابد. پیام اصلی مقاله این است که توسعه تجارت صنایع فرهنگی و رفع موانع در چنین فعالیت هایی، نرخ رشد اقتصادی بالاتری را فراهم می آورد و فرصت های شغلی مرتبط را در اقتصادهای محلی افزایش می دهد. لذا میتوان با اتخاذ سیاستهای مناسب نظیر بازاریابی و فراهم کردن بستر مناسب جهت رقابت صنایع فرهنگی و افزایش کارایی آنها، این تأثیر را افزایش داد.
The purpose of this study is to investigate the impact of trade in cultural products on the Gross Domestic Product (GDP) of the Shanghai Group member countries during the period 2004-2017. After examining the significance of the data and their co-integration with the Kao co-integration test, the model is estimated using the panel data method. Estimates show that assuming other factors are constant, the export, import and the volume of trade of these products of cultural products over time has a positive and significant effect on the GDP of the Shanghai Group countries. So that with a one percent increase in export, imports and trade volume of cultural products, 0.02, 0.07 and 0.05 percent of GDP, respectively, will increase. Therefore, this effect can be increased by adopting appropriate policies such as marketing and providing a suitable environment for industries to compete and increase their efficiency.
ملخص الجهاز:
برآوردها نشان مي دهد با فرض ثابت بودن ساير عوامل ، صادرات ، واردات و حجم تجارت محصولات فرهنگي در دوره زماني مورد بررسي بر توليد ناخالص داخلي کشورهاي گروه شانگهاي تأثير مثبت و معنادار دارند.
پيام اصلي مقاله اين است که توسعه تجارت صنايع فرهنگي و رفع موانع در چنين فعاليت هايي، نرخ رشد اقتصادي بالاتري را فراهم مي آورد و فرصت هاي شغلي مرتبط را در اقتصادهاي محلي افزايش مي دهد.
اوزبوگداي و اوزگور (٢٠٢١) در مقاله خود به بررسي رابطه بين تجارت بين المللي محصولات فرهنگي و سرانه توليد ناخالص داخلي در ٨٥ کشور بين سال هاي ٢٠٠٤ تا ٢٠١٧ با استفاده از آزمون همبستگي پدروني و مدل ضريب تصادفي سوامي ٢ (١٩٧٠) مي پردازند.
Liu & Yang & Zou مقاله استانهايي که هزينه هاي مالي نسبتا کمي براي آموزش و پرورش کرده اند، تنوع فرهنگي تأثير منفي شديدتري بر رشد توليد ناخالص داخلي و تأثير مثبت بيشتري بر تعارضات اجتماعي داشته است .
نوآوري مقاله حاضر در اين است که با استفاده از آمارهاي معتبر بين المللي ، نقش تجارت تمامي محصولات فرهنگي بر توليد ناخالص داخلي کشورهاي گروه شانگهاي پرداخته مي شود.
شکل (١): چارچوب آمارهاي فرهنگي يونسکو (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع : UNESCO Framework for Cultural Statistics ٢٠٠٩ نمونه مورد بررسي در اين مطالعه سال هاي ٢٠٠٤ تا ٢٠١٧ مي باشد و به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از روش اقتصادسنجي با کمک نرم افزارهاي Eviews١٠ و Stata١٢ و روش داده هاي تابلويي در اقتصادسنجي مرسوم کمک گرفته شده است .