خلاصة:
رشد و گسترش فناوریهای نوین ارتباطی و تأثیراتشان در قالب رسانههای جدید بر فرآیند تربیتی دانش آموزان به دغدغهای مهم برای خانوادهها و سیاستگذاران فرهنگی - تربیتی کشور تبدیلشده است و ضرورت توجه به این مسئله را در سیاستهای رسمی بهویژه سیاستهای حوزه آموزشوپرورش آشکار میسازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی (سند پژوهی و مصاحبه عمیق با مدیران آموزشوپرورش) باهدف احصاء سیاستهای اعلامی و اجرایی آموزشوپرورش و همچنین مقایسه میان آنها در مواجهه با فضای مجازی به بررسی و توصیف وضعیت فعلی تعامل نهاد تعلیم و تربیت رسمی کشور با این رسانه پرداخته است. از جمعبندی و گزینش اسناد مصوب و مرتبط سیاستهای اعلامی، محورهای اصلی شامل: تجهیز سختافزاری، تولید نرمافزاری و تولید دانش، آموزش فناوری اطلاعات، فرهنگسازی درزمینه ی رسانههای جدید، پژوهش و مطالعات درزمینهی فناوری اطلاعات، همکاری آموزشوپرورش با سایر نهادها و رویکرد سیاستگذارانه به رسانههای جدید استخراج شد. سیاستهای اجرایی نیز در سه محور کلی سیاستی، رویکردی- نگرشی، عملیاتی - اجرایی از مصاحبه عمیق با مدیران آموزشوپرورش استخراج شدند. درنهایت سیاستهای اعلامی و اجرایی، بهمنظور استخراج عمق تفاوت آنچه در اسناد مکتوب به تصویب میرسد و آنچه درصحنه عمل به اجرا درآمده است، بر اساس محورهای اصلی سیاستی، محورهای کارکردی، اصول هنجاری مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس این مقایسه میتوان نتیجه گرفت، شکافهای نگرشی و مفهومی عمیقی میان سیاستهای اعلامی نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور و سیاستهای اجرایی آن در مواجهه با رسانههای جدید وجود دارد.
The growth and development of new communication technologies and their effects in the form of new media on the educational process of students has become an important concern for families and cultural-educational policy makers in the country. And highlights the need to address this issue in formal policies, especially in the field of education. The present study uses a qualitative research method (document research and in-depth interviews with directors of education) in order to enumerate the announced and executive policies of education and also compare them in the face of cyberspace to examine and describe the current state of interaction of the formal education institution with this The media has paid. From the collection and selection of approved and related documents of announced policies, the main axes include: hardware equipment, software production and knowledge production, information technology education, culture in the field of new media, research and studies in the field of information technology, education cooperation with other institutions and policy approach to New media was extracted. Executive policies in three general areas of policy, approach-attitude, operational-executive were extracted from in-depth interviews with directors of education.Finally, declarative and executive policies, in order to extract the depth of the difference between what is approved in the written documents, And what has been done on the ground, Based on the main policy axes, functional axes, normative principles were compared and analyzed. Based on this comparison, it can be concluded that there are deep attitudinal and conceptual gaps between the policies announced by the country's formal education system and its executive policies in the face of new media.
ملخص الجهاز:
جايگاه رسانه هاي جديد در سياست هاي اعلامي و اجرايي وزارت آموزش وپرورش جمهوري اسلامي ايران : مورد مطالعه فضاي مجازي سيدمحمدعلي شکيب تاريخ دريافت : ١٣٩٩/١٢/٢٣ ناصر باهنر تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٢/١١ سيدمحسن بنيهاشمي بهرام عليشيري چکيده رشد و گسترش فناوريهاي نوين ارتباطي و تأثيراتشان در قالب رسانه هاي جديد بر فرآيند تربيتي دانش آموزان به دغدغه اي مهم براي خانواده ها و سياست گذاران فرهنگي - تربيتي کشور تبديل شده است و ضرورت توجه به اين مسئله را در سياست هاي رسمي به ويژه سياست هاي حوزه آموزش وپرورش آشکار ميسازد.
پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقيق کيفي (سند پژوهي و مصاحبه عميق با مديران آموزش وپرورش ) با هدف احصاء سياست هاي اعلامي و اجرايي آموزش وپرورش و همچنين مقايسه ميان آن ها در مواجهه با فضاي مجازي به بررسي و توصيف وضعيت فعلي تعامل نهاد تعليم و تربيت رسمي کشور با اين رسانه پرداخته است .
1. Lister باوجود تلاش مسئولان وزارت آموزش وپرورش جمهوري اسلامي ايران در راستاي تصويب اسناد و قوانين و مقررات ذيل آن اسناد براي چارچوب مند شدن فرآيندهاي تربيتي در کشور، بايد به اين نکته اذعان کرد که سير ورود فناوري به کشور بسيار سريع تر از آن چيزي بود که در ابتدا پيش بيني ميشد و سهولت دسترسي ، سرعت اتصال و ارزان بودن نسبي قيمت ها موجب استفاده حداکثري جامعه از فناوريهاي مبتني بر بستر اينترنت شده است .
نتيجه گيري اين پژوهش با استفاده از نظريات کارکردي و هنجاري رسانه ها به مقايسه سياست هاي اعلامي و اجرايي آموزش وپرورش جمهوري اسلامي ايران در مواجهه با فضاي مجازي و رسانه هاي جديد پرداخته است .