خلاصة:
پساامپرسیونیسم در نقاشی، مجموعه آثاری است که در دو دههی پایانی قرن نوزدهم در اروپا پدید آمدند و با اینکه هیچگاه هنرمندان آن یک گروه رسمی را تشکیل ندادند، آثار ایشان در پی جبران ضعفها و کاستیهای امپرسیونیسم بود. مساله تحقیق حاضر بر بسگانگی یا بیشینگیِ تنوع رنگ از تمامی طیفها و گردآمدن همهی آنها در یک تابلو نقاشیِ پساامپرسیونیسم تاکید دارد. بسگانگی در این تحقیق، از مفاهیمی است که از فیلسوف فرانسوی ژیل دلوز وام گرفته شده و روشی است برای توضیح تکثرات پدیدآمده در موجودات جهان به طوری که این گردهمآیی، راههای نوینی را در برابر طبیعت میگشاید. هدف این تحقیق توصیف چگونگی پدید آمدن بسگانگی رنگ در پساامپرسیونیسم میباشد و به این پرسش پاسخ میدهد که بسگانگی رنگ بر کدام بخشها و حوزههای نقاشی اثر میگذارد و نتایج آن چیست؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، شیوه تجزیه و تحلیل آثار کیفی و روش گردآوردی دادهها کتابخانهای میباشد. نتیجه این که بسگانگی رنگ، علاوه بر تاثیر در حوزهی بیان، پاسخی وحدتگرایانه به تقابلهای دوگانهی تاریخی هنر نقاشی غرب است و پساامپرسیونیسم، به مدد نیروی بسگانهی رنگ این تقابلات را به وحدت میرساند. بسگانگیِ رنگ حاصل بهکارگیری ماشینهای بیانیای میباشد که با نقطه، خط، لکه و سطح کار میکنند.