خلاصة:
در عصر حاضر کمبود انرژی و نیز کاهش ذخایر آب و خطر خشک‌سالی، به دو چالش جدی در سراسر جهان تبدیل‌شده است. هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر رابطه متقابل آب و انرژی در سیاست‌گذاری‌های کشوری و برنامه‌ریزی‌های هدفمند دولتی است. به همین منظور در این مطالعه یک مدل استوار چندهدفه برای طراحی شبکه زنجیره تأمین قابل‌اطمینان تولید انرژی زیستی از طریق فرآیند هضم مشترک بی‌هوازی لجن فاضلاب تحت اختلال جزئی به دنبال وقوع خشک‌سالی ارائه‌شده است. تابع هدف اقتصادی به بیشینه‌سازی سود و تابع هدف زیست-محیطی به بیشینه‌سازی بازدهی زیست‌محیطی فرآیند، می‌پردازد. به‌منظور بررسی همه‌جانبه کارایی مدل پیشنهادشده، چند استان از مناطق خشک، نیمه‌خشک و مرطوب کشور به‌عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته‌شده‌اند. نتایج به‌کارگیری مدل پیشنهادی نشان می‌دهد احداث نیروگاه در دو استان اصفهان و گلستان امکان‌پذیر است. از طرف دیگر نشان داده‌شده است که رویکرد پیشنهادی نسبت به رویکردهای کلاسیک برنامه‌ریزی غیرقطعی تاب‌آوری بیشتری نسبت به تغییرات پارامترهای غیرقطعی دارد. نتایج حاصل به مدیران کلان کشوری در استفاده بهتر از تمام منابع اولیه در مدیریت بهتر مشکلات ناشی از خشک‌سالی و اثرات ناگوار زیست‌محیطی صنایع پیشرفته کمک شایانی خواهد داشت.
Today's energy shortages, as well as the decline in water supplies and the risk of drought, have become two major challenges worldwide. The purpose of this study is to study the impact of water-energy interactions on national policy making and targeted government planning. For this purpose, a robust multi-objective model for reliable supply chain design of bioenergy production through joint anaerobic digestion of waste-water sludge under minor disturbance following drought has been presented. The economic objective function examines profit maximization and the environmental objective function examines the maximization of the environmental efficiency of the process. In order to fully evaluate the efficiency of the proposed model, several provinces of arid, semi-arid and humid regions of the country have been considered as case studies. The results show that it is possible to construct a power plant in two provinces of Isfahan and Golestan. On the other, the proposed approach has a better resilience than the classical stochastic model relative to changes in non-deterministic parameters. The results will help macroeconomic managers make better use of all primary resources to better manage the problems of drought and adverse environmental impacts of advanced industries.
(
, 
, 
)
