خلاصة:
دولت-ملتسازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت مبتنی بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و همبستگی اجتماعی معنی پیدا میکند. اما این روند درخاورمیانه با نواقصی همراه شد که منازعههای طولانی مدت حاصل از آن، همزمان با تحولات نوین جهانی، این منطقه از جهان را با خطر واگرایی و حتی تجزیه دولت-ملتها مواجه کرده است. عراق به عنوان یکی از کشورهای این منطقه در آغاز هزاره سوم، علیرغم گذار از نظامی دیکتاتوری به ساختاری دموکراتیک، در احاطه منازعات ملی-منطقهای قرار گرفته است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با تبیین روند متفاوت دولت-ملتسازی در عراق و بررسی انواع منازعات دامنهدداری که مانع از پیدایش دولتی کارآمد و ملتی منسجم در این کشور شده، به دنبال پاسخ به این سوال است که؛ منازعات ملی-منطقهای و روند دولت-ملتسازی در عراق چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ نتایج مطالعات نشان میدهد رابطهای دوسویه و معکوس بین این دو برقرار است. بدین مفهوم که روند ناقص دولت-ملتسازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتاً به تشدید و گسترش منازعات ملی-منطقهای منجر شده است.
ملخص الجهاز:
تأثیرات متقابل منازعات ملی-منطقهای بر دولت-ملتسازی ناقص در عراق 1 ( نصراله داودوندی 2 ((- دکتر افشین زرگر 3 ((( دکتر رضا شیرزادی 4 (((( چکیده دولت-ملتسازی فرایندی است که از طریق انباشت قدرت مبتني بر اشباع سرزمینی، ثبات سیاسی-اقتصادی و همبستگي اجتماعی معنی پیدا میکند.
بدین مفهوم که روند ناقص دولت-ملتسازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتاً به تشدید و گسترش منازعات ملی-منطقهای منجر شده است.
امنیتملی- منطقهای، منازعه منطقهای، دولت- ملتسازی، همبستگی ملی، ثبات سیاسی- اقتصادی، اشباع سرزمینی این مقاله برگرفته از رساله دکتری نصراله داودوندی با عنوان «بررسی ارتباط بین منازعهها و تعارضات منطقهای با روند دولت-ملتسازی در خاورمیانه - 2018 - 2000» و راهنمایی دکتر افشین زرگر است.
دولت-ملت مدرن نیز در اروپا در سیری تاریخی و پویشی درونی تحقق یافت اما در خاورمیانه بدون توجه به پیشینه تاریخی-فرهنگی-سیاسی و هویت ملتها، دولتهایی بر آنها تحمیل شد که عموما هیچگاه بین ایندو پیوندی مستحكم برقرار نشد.
Nation-state Descriptive-explanatory 1- پیشینه ارتباط داعش با دولت شکننده در عراق در مقاله «شکنندگی دولت و نابسامانی جامعه عراق بستری برای ظهور و گسترش داعش»، توسط حاجییوسفی و حسینزاده (2019) تبیین شده، اما به نواقص دولت-ملتسازی در این کشور و سایر منازعات ناشی از آن، توجه چندانی نشده است.
ستوده و بدرآبادی (2019) هم در مقالهی«بررسی ابعاد بی ثباتی سیاسی در عراق جدید» بدون اشاره به روند ناقص دولت-ملتسازی و ارتباط آن با منازعات موجود، تقابل گروههای مختلف قومی-مذهبی و خشونتهای حاصل از آن را صرفاً با تاکید بر رقابتهای سیاسی، بر بستر بافت ناهمگون اجتماعی تببین نمودهاند.