خلاصة:
بحرالتواریخ کهنترین طومار جامع نقالی براساس شاهنامه است که وارس بخارایی (زنده تا 1088ق) آن را در نیمۀ دوم قرن 11 هجری و حدودا نیم قرن قبل از طومار نقّالی شاهنامه (تالیف. 1135ق) در فرارود تنظیم کرده است. اغلب نسخههایی که از بحرالتواریخ شناسایی شده است، تحریرهایی حدودا متفاوت از اثر وارس است، نه روبرداری صرف آن. در این مقاله، هم اطلاعاتی تازه دربارۀ وارس در اصلاح و تکمیل تحقیقات قبلی ذکر شده و هم یکی از تحریرهای معتبر و کامل بحرالتواریخ معرفی و بررسی شده است. این تحریر از چند جهت، خصوصا از لحاظ زبانی و محتوایی خصوصیات برجسته و ارزشمندی دارد که نمایانگر گونۀ فارسی فرارودی است.
ملخص الجهاز:
اغلب اين طومارها همگي در ايران کتابت يا تدوين شده است و تاکنون کهن ترين آن ها طومار نقالي شاهنامه است که توسط ابوالقاسم سياهپوش در سال ١١٣٥ق کتابت شده و سجاد آيدنلو آن را در سال ١٣٩١ش چاپ کرده است ، اما نبايد پنداشت که قصه گويي و نقالي در عصر صفوي به ايران جغرافيايي محدود بوده است ، چراکه حدود نيم قرن قبل از طومار نقالي شاهنامه ، قصه گو و نقالي از ديار فرارود به نام وارس بخارايي داستان هاي 8 شاهنامه را در طوماري با عنوان بحرالتواريخ بازآفريني کرده که بعدا از روي آن چند تحرير متفاوت صورت گرفته است .
٢٥٤) ذيل مدخل «شاه شوکت قلندر» در ارتباط با وارس ذکر کرده اين است که شاه شوکت بعد از مدتي سکونت در بخارا، در سال ١٠٨٨ق عازم حج شده و در بازگشت از آنجا همراه با حاجي محمدبقاي بخارايي و بعضي از شاعران ديگر به منزل مليحاي سمرقندي در جوبارة اصفهان رفته اند.
ما پس از مقايسۀ محتوايي نسخۀ شمارة ١٨١٩ تا ١٨٢٦ انستيتوي آثار خطي تاجيکستان با نسخۀ شمارة ٢٤٦٧ همان کتابخانه و نسخۀ شمارة ٦٥٠ کتابخانۀ ملي/ فردوسي تاجيکستان متوجه شديم که بسياري از جزئيات داستان هاي نسخۀ اول يا در دو نسخۀ ديگر وجود ندارد و يا به شکلي متفاوت نقل شده است ؛ مثلا، داستان رستم و سهراب در نسخۀ اول و دوم از لحاظ روايي و واژگاني به کلي متفاوت است و اين اختلاف کاملا آشکار و محسوس در داستان سياوش نيز وجود دارد.