خلاصة:
عقل آدمی ظرفیت چشم گیری در دستیابی بسیاری از ملاکات احکام فقهی دارد خواه این
دستیابی از طریق سیر و بررسی در متون دینی باشد یا بیرون از آن، چرا که احکام فقهی در یک
دسته بندی به دو قسم تاسیسی و غیر تاسیسی بخش بندی می شود و احکام غیر تاسیسی نیز
به دو قسم عقلی و عقلایی تقسیم می گردد و قلمرو این دسته از احکام، در فقه گسترده و سهم
عقل نیز در فهم ملاکات آنها غیر قابل انکار است از این رو، فهم ملاکات احکام نه تنها امری
ممکن است بلکه ضرورتی است که بایستی در دو قلمرو استنباط احکام شرع و تشخیص احکام
حکومتی آن را باز شناخت بحث کنونی در باره ظرفیتها و زمینه های بهره گیری از عقل در فقه
شیعه است و لزوما نظر به آنچه از سوی فقیهان در گذشته انجام داده اند نیست، همان گونه که
بسا نتوانسته باشیم به همه ظرفیتهای موجود در فقه شیعه بپردازیم بلکه نگاهی نه چندان روشن
به گستره ای بزرگ است.
ملخص الجهاز:
ملاک به اين معنا هم رديف معناي حکمت حکم است (٤) معناي دوم ملاک، عناويني است که در متون ديني و نوشته هاي فقهي به عنوان نشانه ، علامت و معرف براي تحصيل مصالح احکام قرار مي گيرد; مانند «سفر» که ملاک براي تقصير در نماز است اين گونه ملاکها، عناويني هستند که با وجود آنها حکم احراز مي شود، تا مصلحت و حکمت مورد نظر شارع تامين گردد آنچه در بحث کنوني، يعني عقل و کشف ملاکات مد نظر است ، معناي نخست ، يعني علت ثبوتي است که زير بيان مي شود: ١- عقل و امکان کشف ملاکات يکي از ظرفيتهاي به کارگيري عقل در فقه شيعه کشف ملاکات است کشف ملاکات مي تواند در دو حوزه متون ديني و بيرون از متون ديني به ميان آيد حوزه متون ديني بدين معناست که انسان با سير و بررسي در متون قرآن و سنت (فهم از نصوص ) بدون اين که متن مصرح يا ظاهري در مساله وجود داشته باشد، ملاک حکم را به دست آورد البته اين فهم بايستي روشمند بوده و بر پايه اصول و ضوابط پذيرفته شده و قابل دفاع در علم اصول باشد; براي نمونه ، تنقيح مناط يکي از روشهاي فهم ملاک است (٥) گاهي فقيه با سير و بررسي در نصوص ديني و علاوه بر آن با سود جستن از واقعيتها و تجربه هاي اجتماعي، ملاک حکم را به دست مي آورد; به عنوان مثال ، برخي از فقيهان با ديدن انبوه قرباني هايي که در ايام حج ، در سرزمين مني انجام مي شود و همين طور اسراف و تبذيري که در اين باره صورت مي گيرد و از ديگر سو، با نگاه به موارد نياز مصرف گوشت قرباني، با اين پرسش مواجه مي شوند که آيا براستي ملاک وجوب قرباني براي حجاج ، تنها اراقه دم است و علت ديگري ندارد؟ ايشان با سير و بررسي در نصوص قرآن و سنت و همينطور به ضميمه ديگر دليلهاي شرعي مي گويند ملاک وجوب قرباني اراقه دم براي اطعام است و از آنجا که در ايام حج با توجه به انبوه قرباني اين امري ميسور نيست ديگر چنين امري لزوم ندارد و بايستي قرباني را در مکاني ديگر انجام داد تا در راه اطعام مصرف شود(٦) .