خلاصة:
اضافه شدن قید «با سوگند خوانده» در مادۀ 197 قانون آیین دادرسی مدنی (مصوب 1379) سؤالها، تردیدها و بحثهایی را در مورد امکان یا عدم امکان صدور حکم برائت خوانده بدون سوگند او، در موارد عدم ارائۀ دلیل و عدم درخواست سوگند از جانب خواهان و همچنین در خصوص اختیار یا عدم اختیار قاضی در سوگند دادن خوانده بدون درخواست خواهان، ایجاد کرده است. تحلیل مادۀ یادشده، مطالعۀ موضوع در فقه و بررسی دیدگاه فقها را میطلبد. در فقه، صدور حکم به نفع مدعیعلیه، صرفاً به استناد اصول عملی از جمله اصل برائت، در موارد عدم ارائۀ دلیل و عدم درخواست سوگند از جانب مدعی، همچنین سوگند دادن مدعی علیه بدون درخواست مدعی، اجازه داده نشده است. در تحلیل مادۀ 197 قانون آیین دادرسی مدنی لازم است، تفسیری از آن ارائه شود که سبب مغایرت این ماده با فقه و دیدگاه فقها، نشود.
The addition of the clause of "by oath of defendant" in Article 197 C.P.C. (Approved in 1379) raised questions, doubts, and discussions about the possibility or impossibility of issuing a sentence of acquittance of defendant without his oath, in cases of failure to provide evidence and not requesting the oath by the claimant, as well as the power or omission of the judge to swear defendant without asking. The analysis of this article requires the study of the subject in jurisprudence and the study of the viewpoint of the jurists. In jurisprudence, the issuance of verdict in favor of the defendant was not permitted solely on the basis of practical principles, including the principle of innocence, in cases of failure to provide evidence or requesting the oath by the claimant, and also the swearing of the defendant without the applicant's request. In the analysis of Article 197 C.P.C. it is necessary to provide an interpretation that does not contradict this article with jurisprudence and what is known as certain among the jurists.
ملخص الجهاز:
اضافه شدن قید «با سوگند خوانده » در مادٔە ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی (مصوب ۱۳۷۹) این سؤال و تردید را ایجاد کرد که آیا صدور حکم به برائت خوانده در مواردی که خواهان ، ادلۀ کافی برای اثبات ادعای خود اقامه نمیکند، منوط به سوگند خوانده است و بدون سوگند خوانده صدور چنین حکمی، امکان پذیر نیست یا این قید، ناظر به حالتی است که خواهان ، درخواست سوگند از خوانده میکند و در صورت عدم درخواست ، دادگاه بدون سوگند خوانده ، به استناد اصل برائت ، حکم به نفع خوانده صادر میکندɦ همچنین در صورتی که منظور این بوده که صدور حکم برائت خوانده ، منوط به سوگند او باشد، آیا چنین سوگندی لازم است به درخواست خواهان باشد یا دادگاه نیز اختیار دارد که از خوانده بخواهد ادای سوگند نمایدɦ برای بررسی این مطلب ، ابتدا لازم است موضوع در فقه و از دیدگاه فقها، مطالعه شود، سپس با کمک آنچه از فقه در این خصوص ، نمایان میشود به تحلیل و بررسی مادٔە مورد بحث ، اقدام شود.
حالتی که مدعیعلیه اعلام کند که در مورد ادعای مدعی چیزی نمیداند، مورد بحث فقها قرار گرفته و احتمال ها و دیدگاه های متعددی مطرح شده است (نک : النجفی، ۴۰/۱۳۶۲: ۲۱۵؛ الرشتی، ۱/۱۴۰۱: ۲۵۹؛ الخوانساری، ۶/۱۴۰۵: ۴۱؛ الآشتیانی، بی تا: ۱۵۳ و ۱۵۴؛ الکنی الطهرانی، بی تا: ۱۹۷؛ الموسوی الگلپایگانی، ۱/۱۴۰۱: ۳۶۰ و ۳۶۱)، ولی در هیچ منبعی یافت نشده که در این حالت ، به صدور رأی به نفع مدعیعلیه به استناد اصول عملی نظر داده یا این مطلب به عنوان یک احتمال یا دیدگاه ، مطرح شده باشد.