خلاصة:
ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی دوم، با دستیابی به جایگاه قدرت اول اقتصادی ونظامی جهان و در حالی که رهبری جهان سرمایه داری را بر عهده گرفته بود، موفق شد، واحد پولی خود یعنی دلار را به عنوان ارز مرجع بین المللی مطرح سازد. امروز نیز دلار ایالات متحده بنا بر سنجه های موجود، همچنان موقعیت هژمونیک خود را در نظام پولی و مالی بین المللی حفظ کرده است. در قرن جدید، رخدادهایی همچون عرضه پول واحد یورو، بحران مالی 2008، و تلاش پیگیر چین برای بین المللی کردن واحد پول خود، هنوز نتوانسته اند، موقعیت هژمونیک دلار را با چالشی جدی مواجه سازند. در همین راستا، دغدغه اصلی مقاله، جستجوی عوامل تدام بخش هژمونی دلار در نظام مالی وپولی بین المللی است. فرضیه ای که در این راستا مورد آزمون قرار گرفته این است که تداوم هژمونی دلار آمریکا متکی بر قدرت ساختاری این کشور در دو حوزه اقتصادی و سیاسی و مبتنی بر عواملی همانند عمق بازار سرمایه، سهولت دسترسی به دلار، تعهدات امنیتی و اعتماد بوده که بهصورتی همافزا، زمینه تثبیت و تداوم هژمونی این ارز را فراهم کرده است. مقاله نشان می دهد که فقدان این عوامل در ارتباط با یورو و یوان، مانع از تبدیل شدن آنها به ارزهای هژمونیک شده است. یافته این تحقیق برای کشور ما که بهشدت با تنگناهای ناشی از تحریمهای مالی ناشی از جایگاه هژمونیک دلار در اقتصاد بینالمللی امروز روبرو است، حائز اهمیت بسیاری است.
After World War II, the United States succeeded in establishing its currency, the Dollar, as the international reference currency, gaining the position of the world's leading economic and military power while leading the capitalist world. The US Dollar, according to existing metrics, still maintains its hegemonic position in the international monetary and financial system. In the new century, events such as the Euro currency supply, the 2008 financial crisis, and China's persistent efforts to internationalize its currency have gone to seriously challenge the hegemonic position of the Dollar. In this regard, the main concern of the article is to look for the factors that perpetuate the hegemony of the Dollar in the international financial and monetary system. The hypothesis tested in this regard is that the continued hegemony of the US dollar relies on the structural strength of the US in both economic and political areas and based on factors such as the depth of the capital market, ease of access to the dollar, security commitments and trust. The paper shows that the lack of these factors in relation to the Euro and the Yuan has prevented them from becoming hegemonic currencies. The findings of this study are very important for our country, which is severely facing the difficulties caused by financial sanctions due to the hegemonic position of the Dollar in the international economy today.
ملخص الجهاز:
واژههای کلیدی: هژمونی دلار، یوان، یورو، اقتصاد سیاسی بینالملل، ایالات متحده آمریکا تاریخ دریافت: 09/02/1400 تاریخ بازبینی: 12/08/1400 تاریخ پذیرش: 06/10/1400 فصلنامه روابط خارجی، سال 13، شماره 4، پیاپی 52، زمستان 1400، صص 715-753 مقدمه یکی از مهمترین مسائلی که امروز در عرصه نظام پولی و مالی بینالمللی همواره برای اندیشمندان مسئلهای اساسی بوده، برتری دلار و نقش آن در نظام پولی بینالملل است.
نقش برتر دلار در نظام پولی بینالمللی با وجود ارزهای رقیبی همانند یورو و یوان را میتوان بیش از هر چیزی به عوامل اقتصادی و سیاسی و مزیتهایی نسبت داد که ایالات متحده آمریکا در بعد سیاسی و اقتصادی از آنها برخوردار است؛ چراکه تطور در نظام تاریخی ارزها بهخوبی نشان میدهد که برتری هر پولی در نظام ارزی بینالملل مستلزم دارا بودن قدرت سیاسی و اقتصادی توسط کشور صاحب حق ضرب آن ارز است (Eichengreen et al, 2019, P.
چین فعالیتهای خود را برای بینالمللی كردن یوان تشدید کرده است و این کار را از راههای مختلفی به انجام میرساند؛ از جمله: قرار دادن یوان در سبد حق برداشت مخصوص صندوق بینالمللی پول از سال 2015 (Yesmin, 2019; IMF, 2020)؛ ایجاد توافقنامه مبادله با پول ملی با کشورهای دیگر همانند روسیه (Tass, 2019) و ترکیه (globaltimes, 2020)؛ مشارکت اقتصادی جامع منطقهای و کمکهای خارجی (میرترابی، 1399)، برای مثال به آفریقا (حداد زند و قربانی شیخنشین، 1399)، اجرای تعدادی از پروژههای جدید همانند ابتکار یک کمربند-یک راه و بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا (Gjoza, 2018) و سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی (CIPS) (CIPS, 2021; HERRERO, 2020).