خلاصة:
مصدر به عنوان یکی از اقسام شبه فعل، اسمی است که بر انجام کار یا رویداد حالت بدون اقتران به زمان دلالت میکند. مصدر مانند فعلش عمل میکند؛ اگر از فعل لازم باشد، تنها فاعل دارد و غالباً بدان اضافه میشود؛ اگر از فعل متعدی باشد، فاعلش را لفظاً مجرور و مفعولش را منصوب میکند. مفعولپذیری مصدر متعدی حالات و احکام متعددی داد که آگاهی از آن، خواننده را در دریافت و فهم معنای دقیق عبارت یاری میرساند. یکی از مباحث مهم و در عین حال پر چالش در این خصوص، مقولۀ مفعولپذیری مصدر در دو حالت بیواسطه و با واسطه است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقشهای دستوری گوناگون و کارکرد معنوی مصدر است تا خواننده نیک دریابد که عمل کردن مصدر در مفعول تنها منحصر در حالت نصبی نیست، بلکه گسترۀ عمل مصدر فراتر از حالت نصبی، شامل مفعولهای مجرور به حرف جر نیز میشود. نحو سنتی به علت اعرابگرایی و جزئینگری، این نوع از مفعولها را بیگانه از مصدر دانسته و بابی دیگر برای آن گشوده است. حال آنکه نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد مفعولپذیری مصدر به اقتضای معنی و حالت مصدر متفاوت است. گاه مستقیم و بیواسطه مفعول خود را منصوب و گاهی هم تحت شرایطی که مصدر را از مفعول جدا میکند، حرف جر به عنوان حلقۀ وصل، بین عامل (مصدر) و معمول (مجرور) نقشآفرینی میکند.
Infinitive, as one of the types of quasi-verbs, is a noun that refers to doing something or occurring a state without a conjugation to time. The infinitive acts like its verb it is derived from: if it is derived from an intransitive verb, it will have only the subject and often is added to it. But if it is derived from a transitive verb, it verbally will make its subject take the Jar marks(( and become Majroor; and it also make the object take the Nasb marks (( become Mansoob. The acceptance of the object by the transitive infinitive has several states and rulings; the knowledge of which helps the reader to understand the exact meaning of the phrase. One of the important and at the same time challenging topics of this field is the category of acceptance of the object by the infinitive in both direct and indirect modes. This study is to express the various grammatical roles and spiritual functioning of infinitive through descriptive-analytic method, for the readers better understand that infinitive’s effect on the object is not only in the form of Nasb, i.e. ( (;rather, its scope is far more than that, encompassing the Majroor objects as well, which due to Jarr words take the Majroor marks i.e. (( . Though the classic Nahv (Arabs grammar) due to its attention towards E'arab(Sounds) and detailism does know these group of the objects as alien infinitives and has opened another chapter for them.
ملخص الجهاز:
در اين گفتار تلاش ما بر آن است که بـا اسـتفاده از توصـيف و تحليـل نمونـه هاي استخراج شده از متون مختلف و گاه از فرهنگ لغت اثبـات کنـيم کـه مفعـول مصـدر متعدي بيواسطه علاوه بر شکل منصوب که در بيش تر منـابع دسـتوري عربـي بـه آن اشاره شده ، ميتواند و حتي گاهي به سبب وجود موانعي لازم است با حرف جر لام و نه حرف جر ديگري مجرور گردد و اين شکل دوم مفعول چنين مصدرهايي با اين تفکيک و تفصيل تا آنجا که ما ميدانيم کمتر مورد بررسي و پژوهش نحويان بوده است .
(بيدبا، ١٩٩٨م : ١٩) همچنين برگشتراسر اشاره کرده که حرف جر (من ) بـر سـر فاعـل شـبه فعل (اسـم مشتق از فعل ) ميآيد و براي آن ، عبارت «وما أواعدهم إلا مخادعـة منـي » را مثـال ميزند، (برجشتراسر، ۱۹۹۴م : ١٥٦) اما البته اشاره اي هم نکرده است کـه ايـن حـرف جر (من ) بر سر هر فاعلي نمي آيد، بلکه اغلب وقتـي مي آيـد کـه عامـل مصـدر منـون باشد؛ يعني تنوين دار شدنش باعث شود که از فاعل اش فاصله بگيرد و از همين رو نياز به رابط حرف جري پيدا کند.
نکتۀ چهارم آنکه در همۀ اين نمونه ها و موارد، به شهادت فرهنگ هاي لغت ، فعل مصدر، متعدي بيواسطه است و مفعول را مستقيما منصوب ميکند ولي خود مصدر با واسطه لام مفعول ميگيرد و مجرور ميشود.