خلاصة:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات بررسی پیمایشی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹4 بود که با استفاده از فرمول کوکران ۳۵۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از بین مناطق تهران، منطقه ۱۳ از شرق، منطقه ۵ از غرب و منطقه ۱ از شمال، منطقه ۲۰ از جنوب تهران انتخاب شدند. بمنظور جمع آوری دادهها از پرسشنامه های مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس (۱۹۸۲)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه سرسختی والدین کیامرثی و همکاران (۱۳۷۷) تنظیم شده است، استفاده شد. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از شاخصهای مرکزی و پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای کیفیت زندگی والدین و سرسختی روان شناختی با خودکارآمدی فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P). همچنین بین دو متغیر سرسختی روان شناختی و کیفیت زندگی والدین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کیفیت زندگی و سرسختی والدین به میزان ۹ درصد خودکارآمدی فرزندان را تبیین می کنند، که البته درصد کمی می باشد. به طور کلی، آموزش سرسختی روان شناختی و بهبود کیفیت زندگی والدین می تواند در خودکارآمدی و موفقیت فرزندان موثر بوده باشد.
The purpose of this study was to investigate the relationship between quality of life and parents' hardiness with children's self-efficacy. This research is correlational in terms of practical purpose and in terms of the nature and method of collecting survey survey information. The statistical population included all high school students in Tehran in the academic year 1394-95, which using Cochran's formula, 350 people were randomly selected from Tehran, District 13 from the east, District 5 from the west and District 1 from the north, District 20 were selected from the south of Tehran. In order to collect data, Scherer and Maddox self-efficacy scale questionnaires (1982), the World Health Organization quality of life questionnaire and the hardiness questionnaire of Kiamarsi et al. (1998) were used. In order to analyze the data, central indices and dispersion, Pearson correlation coefficient and stepwise regression analysis were used with the help of SPSS software version 19. The results showed that there is a positive and significant relationship between parents' quality of life variables and psychological hardiness with children's self-efficacy (P
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش نشان داد که بين متغيرهاي کيفيت زندگي والدين و سرسختي روان شناختي با خودکارآمدي فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (٠/٠٥ >P).
با توجه به ارتباط منابع گوناگون حمايت اجتماعي ادراک شده با 1 - Avey 2 - Wernsing 3 - Mhatre 4 - Salami 5 - Ikiz &Cakar 6 - self-esteem 3 124 خودکارآمدي در نوجوانان ، تنظيم و تدوين برنامه هاي آموزشي مناسب در راستاي افزايش حمايت و ارتقاي خودکارآمدي در حوزهي خانواده و مدرسه مفيد و موثر است .
حاجي رستم (١٣٩١) در يک پژوهش نيمه تجربي بيان داشت که شيوه فرزندپروري مستبد با خودانضباطي پايين همبستگي معنادار و مثبت داشت و آموزش خودانضباطي کودکان از طريق والدين ، خودانضباطي، خودکارآمدي و عملکرد تحصيلي دانش آموزان را در مرحله پس آزمون و پيگيري بطور معناداري افزايش داده است .
با در نظر داشتن موارد مطرح شده ، سوال اصلي اين پژوهش اين است که آيا بين کيفيت زندگي و سرسختي والدين با خودکارآمدي فرزندان آنها رابطه اي وجود دارد؟ روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردي و از نظر ماهيت و شيوه جمع آوري اطلاعات بررسي پيمايشي ١، از نوع همبستگي است .
با توجه به نظريه ها و تحقيقات بدست آمده و براساس نتيجهي اين فرضيه مبني بر رابطه مثبت بين کيفيت زندگي والدين و خودکارآمدي فرزندان ، مي توان گفت ، خانواده نخستين و در عين حال مهمترين و موثرترين نهادي است که در شکل گيري رفتار و رشد عواطف و شخصيت فرزندان موثر بوده و تامين کننده نيازهاي رواني و جسماني آنان مي باشد.