خلاصة:
کسب وکارهای کوچک و متوسط حاصل اندیشه ای جدید برای تولید است که به عنوان مؤلفه های ایجاد شغل و ثروت مورد توجه قرار میگیرند. توسعه این بنگاهها در صنایع پایین دستی پتروشیمی یکی از مهمترین راهکارهای ایجاد ارزش افزوده محصولات پایه ای پتروشیمی به ویژه در کشورهای دارای منابع نفت و گاز به شمار می رود. اشتغال زایی بالا در مقایسه با میزان سرمایه گذاری، وجود تقاضای مناسب داخلی، جذابیت بازارهای صادراتی و برنامه های حمایتی دولت در تقویت تولید داخلی، از مزیت های توسعه این کسب وکارها است. در این تحقیق با رویکرد ترکیبی و از نوع متوالی- اکتشافی ابتدا با مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان، مهمترین موانع توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط خوشه پلی اتیلن استان کرمانشاه شناسایی شد و با استفاده از روش دیماتل[1]، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مضامین سازماندهنده مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور رتبهبندی این مضامین، از تکنیک فرایند تحلیل شبکه استفاده شد. عدم توسعه صنعتی، موانع تأمین مالی، ضعف فرهنگ کسب و کار و موانع اداری و مقرراتی در زمره عوامل تأثیرگذار (علّی) و موانع تولید و مسائل فروش و بازاریابی در دسته بندی عوامل تأثیرپذیر (معلول) قرار گرفتند. همچنین موانع تأمین مالی، موانع تولید و عدم توسعه صنعتی استان بیشترین سهم در موضوع پژوهش را دارند. [
Small and medium-sized Enterprises are the result of new ideas for production that are considered as components of job creation and wealth. The development of these enterprises in the downstream petrochemical industry is one of the most important strategies to create added value for petrochemical basic products, especially in countries with oil and gas resources. High job creation compared to the amount of investment, the existence of appropriate domestic demand, the attractiveness of export markets and government support programs to strengthen domestic production, are the advantages of developing these businesses. In this research with a qualitative research approach, first by studying the library and interviewing experts, the most important obstacles to the development of small and medium Enterprises in the rubber and plastic industry of Kermanshah province have been identified and using the DIMATEL technique, the effective and impressive organized themes were examined. Then, in order to rank these themes, the network analysis process technique was used. Lack of industrial development, financing barriers, weak business culture and administrative and regulatory barriers were among the effective(causal) factors and production barriers and sales and marketing issues were included in the category of influential (impressive) factors. In the ranking, financing barriers, production barriers and lack of industrial development in the province have the largest share in the research topic.
ملخص الجهاز:
در این تحقیق با رویکرد ترکیبی و از نوع متوالی- اکتشافی ابتدا با مطالعه کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان، مهمترین موانع توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط خوشه پلیاتیلن استان کرمانشاه شناسایی شد و با استفاده از روش دیماتل، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مضامین سازماندهنده مورد بررسی قرار گرفت.
شاهد بر این موضوع آن است که رشته لاستیک و پلاستیک با وجود سهم 11 درصدی مجوزهای صادره صنعتی، سهم اشتغال 6/7 درصدی کارگاههای صنعتی (10نفر و بیشتر) و نیز سهم 4/5 درصدی از سرمایهگذاری انجام شده در استان تنها حدود 5/1 درصد ارزش افزوده صنعت استان را فراهم کرده است (مرکز آمار ایران، 97-1391) فاصله بیش از دوبرابری در رشته فعالیت لاستیک و پلاستیک با میانگین کشوری علیرغم حضور سه شرکت بزرگ پتروشیمی در استان کرمانشاه و نیز وجود زمینههای مساعد در توسعه صنایع بستهبندی مواد غذایی و آشامیدنی در استان، اهمیت واکاوی موانع توسعه بنگاههای کوچک و متوسط خوشه پلی اتیلن را بیشتر مورد توجه قرار میدهد.
بهعلاوه بر اساس مطالعات انجام شده بر اساس روش شاخص سهم- انتقال، رشته فعالیت لاستیک و پلاستیک از فعالیتهای صنعتی دارای اولویت در استان کرمانشاه است (آمایش استان کرمانشاه،1396) همچنین بر اساس مطالعات انجام شده، خوشه پلیاتیلن به عنوان مهمترین محل تمرکز فعالیت شرکتهای تولید کننده صنایع لاستیک و پلاستیک بالاترین اولویت در میان خوشههای قابل بررسی از نظر توسعهپذیری، توان تولیدی، صادراتی، اشتغال پذیری در استان کرمانشاه را دارد (سازمان شهرکهای صنعتی و صنایع کوچک استان کرمانشاه، 1391) از اين رو شناسایی موانع توسعه سرمایهگذاری شرکتهای کوچک و متوسط در خوشه پلیاتیلن میتواند راهگشای سیاستگذاری صحیح در تصمیمگیریهای بخش دولتی در کاهش موانع و تشویق سرمایهگذاری در این زمینه گردد.