خلاصة:
کیفیتبخشی به میدانهای شهری معاصر بر پایه ی آموزه های بومی از موضوعات مورد توجه طراحان و دغدغهی پژوهش حاضر است. این پژوهش با فرض اینکه میتوان زبان الگوی میادین تاریخی منطقهی یزد را بازشناسی کرد، میکوشد تا با کاربست نظریهی زبان الگو، نحوهی طراحی این میادین را نه صرفا در جهت توصیف ریختشناسانه، بلکه برای کاربرد در طراحی میادین و همچنین باز طراحی میادین تاریخی، بررسی و تحلیل نماید. بنابراین با استفاده از دیدگاههای نظری و تجربیات کاربردی پیرامون نظریهی زبان الگو، این مقاله مترصد است تا روشی را برای بازشناسی الگوهای طراحی تدوین و آن را در استخراج الگوهای طراحی و همچنین نحوهی ارتباطات میان الگوها مورد استفاده قرار دهد تا یک شبکه از زبان الگوها تشکیل شود. بستر بازشناسی الگوها، میادین تاریخی منطقه یزد (هفت میدان شامل میدان امیرچخماق، میدان شاه، میدان خان، میدان وقتالساعه، میدان قلعه، لرد فهادان و میدان شاهنعمتالله ولی تفت) است که میادینی کاملا ایرانی هستند. این هفت میدان در مقیاسها و کارکردهای متفاوت و از دورههای تاریخی گوناگون شامل دوره تیموری، صفوی و قاجاری انتخاب شدهاند. پژوهش حاضر، توسعهای-کاربردی بوده و با روش کیفی و تاریخی-تطبیقی انجام شده است. در روند بررسی مدلی کاربردی شامل چهار گام برای استخراج و بازشناسی الگوهای طراحی تدوین شده است. گام اول، به مشاهده تجربی و استخراج تشابهات میدانها در بسترهای متفاوت اختصاص دارد. در گام دوم، واژگان زبان الگو یا همان الگوهای طراحی استخراج شده و اجزا و سطوح الگوها و همچنین الگوهای عملکردی و ساختاری هر کدام تشریح شدهاند. گام سوم، به تدوین روابط بین الگوها یا همان قواعد زبان الگو میپردازد و گام چهارم نیز قواعدی کلی برای طراحی میادین شهری تدوین میکند. مهمترین الگوهای مستخرج شامل الگوی صحن خالی، نظام رنگی یکترازه و دوترازه، فضای محصور، هندسهی مستطیلی، ترکیب پلکانی، عنصر تکرارشونده طاقنمای پنج و هفتی، جهتگیری، سلسلهمراتب، تعادل و تباین، ورودیهای روبسته، پیوستگی فضایی و همگرایی عملکردی هستند. نتیجه این پژوهش تدوین سیزده قاعده برای طراحی میادین است که شامل وحدت، سلسلهمراتب، تناسبات، بومگرایی، جهتگیری فضا، تعادل، تباین فضایی، تداوم و پیوستگی، تنوعپذیری، هویت، همهشمولی، مردمواری و سادگی هستند.
The quality of contemporary urban squares based on indigenous lessons is one of the topics considered by the designers and the concerns of the present study. Assuming that the pattern language of historical squares in Yazd region can be recognized, this study aims to apply the pattern language theory to design these squares not only for morphological description, but also for exploring the application in the design of squares as well as redesigning of historical squares. Therefore, using theoretical perspectives and practical experiences on pattern language theory, this article aims to develop a method for recognizing design patterns and use it in extracting design patterns as well as the relationship between patterns to form a network of a pattern language. The basis for recognizing patterns is the historical squares of Yazd region (seven squares including Amirchakhmaq square, Shah square, Khan square, Vaqt al-Sa'eh square, Qala square, Lord Fahadan square and Shah Nematullah Vali Taft square) which are completely Iranian squares. These seven squares have been selected in different scales and functions and from different historical periods, including the Timurid, Safavid and Qajar periods. Six squares are located in the historical context of Yazd and one square is located in the historical context of Taft. The present research is applied-development and has been done by qualitative and historical-comparative method. In the process of reviewing the applied model, including four steps for extracting and recognizing design patterns have been developed. The first step is to experimentally observe and extract field similarities in different contexts. In the second step, the words of the pattern language or design patterns are extracted and the components and levels of the patterns as well as the functional and structural patterns of each are described. The third step is to formulate the relationships between the patterns or the rules of the pattern language, and the fourth step is to formulate general rules for designing urban squares. The most important output patterns include empty courtyard pattern, one-level and two-level color system, enclosed space, rectangular geometry, stepped composition, repetitive element of five- and seven-week arches, orientation, hierarchy, balance and contrast, entrance enclosures are spatial coherence and functional convergence. The result of this research is the development of thirteen rules for designing squares that include unity, hierarchy, proportions, ecology, spatial orientation, balance, spatial contrast, continuity, diversity, identity, universality, populism and simplicity.
ملخص الجهاز:
جدول شماره ١- پيشينه پژوهش درباره فضاهاي شهري تاريخي ايران نظريه پرداز/ عنوان پژوهش سال نوع موضوع / نتايج پژوهش گر اصول و روش هاي طراحي شهري و معرفي ٩ اصل سازمان دهنده فضاهاي شهري محمود توسلي ١٣٦٧ کتاب فضاهاي مسکوني در ايران تاريخي ايران حسين فضاهاي شهري در بافت هاي تاريخي دسته بندي انواع مختلف فضاهاي شهري تاريخي ١٣٧٢ کتاب سلطان زاده ايران ايران در نه بعد مختلف محمود توسلي قواعد و معيارهاي طراحي فضاي شهري ١٣٧٦ کتاب شناخت و تحليل فضاهاي شهري در ابعاد مختلف ساخت شهر و معماري در اقليم گرم و بررسي عناصر اصلي ساختار شهرهاي اقليم گرم و محمود توسلي ١٣٨١ کتاب خشک ايران خشک دسته بندي فضاهاي شهري به صورت عام و جهانشاه پاکزاد مباني نظري و فرآيند طراحي شهري ١٣٨٤ کتاب برشمردن توقعات فضايي آن ها تأملي در روند دگرگوني ميدان در سير تغيير مفهوم ميدان در فرهنگ ايراني و محمد نقيزاده شهرهاي ايراني ١٣٨٥ مقاله عملکردهاي آن و عوام مؤثر بر دگرگونيهاي آن استخراج وضعيت شکلي ميدان هاي اميرچخماق و ريخت شناسي فضاهاي شهري با اعمال وحيد وحدت زاد ١٣٨٧ مقاله شاه و ارائه روش نويني براي برداشت پلان و نماها اصول پرسپکتيو از تصاوير سه بعدي معرفي پنج ويژگي کالبدي مشترک ميدان هاي متدين و آقابزرگ زيباييشناسي ميدان ايراني ١٣٩٣ مقاله تاريخي ايران و بررسي لايه اي نظام هاي حاکم بر ميدان ها اما صحبت درباره الگو را نيز ميتوان در آثار معماري از حدود دو هزار سال پيش تاکنون مشاهده کرد.