خلاصة:
ژیل دلوز(gilles deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری(
flex guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده و به بسط این نظریه در سویه های مختلف پرداخته اند.البته دامنه ی آرای دلوز وسیع است و به مباحث مختلفی مرتبط می شود.طبق این نظریه (که به سامانه های معرفتی و هنری مختلف قابل تعمیم است)انگاره های معطوف به کلیت یکپارچه، تک ریشه ای و تمرکزگرا مورد بازبینی قرار گرفته و به جای آن بافتار غیرخطی،تجربه ورز و سیال و متکثر می نشیند.از سوی دیگر در شعر پسامدرنیستی ایران که از اوایل دهه ی هفتاد خورشیدی اعلام حضور می کند، این رویکردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظری و بوطیقای شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدین ترتیب می توان برای فهم بهتر هویت شعر پسامدرنیستی در مقابل شعر سنتی و حتی مدرن از این نظریه مدد گرفت. در این مقاله ضمن تشریح آرای دلوز درخصوص رویکرد ریزوماتیک در مقابل درختی، دو شعر از این دو نحله ی فکری و ادبی در شعر امروز به طور تطبیقی بررسی و تلاش شده است که مهم ترین تفاوت های این دو شیوه بر حسب ده عنوان طبقه بندی و تشریح شود. علی باباچاهی، نماینده ی شعر پسامدرنیستی و شمس لنگرودی نماینده ی جریانی موسوم به "ساده نویسی"، به دلیل کثرت آثار،اشتهار و وزن ادبی انتخاب نگارنده برای توضیح این وضعیت بوده اند.
gilles deleuse is a contemporary thinker whose rhizomatological theory (which is opposed to tree theory) has always been considered by thinkers. deleuse and flex guattari, as two post-structuralist philosophers, collaborated with each other for many years and developed this theory in different ways. however, deleuse's range of opinions is broad and related to various topics. according to this theory (which is based on epistemic and different artisticsystems can be generalized) the notions focused on the integrated, single-root, and center-oriented integrity are reviewed and replaced by a nonlinear, experiential, fluid, and multiplicative context. on the other hand, in the postmodernist poetry of iran from the early seventies solar year has been existed; these approaches and challenges from both the poets' experiences and the theoretical debates and the poetry of the poetry of the era are tangible and expansive, and thus can be used to better understand the postmodernist poetry's identity against traditional and even modern poetry. in this paper, while describing deleuse's ideas about the rhizomatic approach versus the tree, two poems of these two forms of thought and literature in today's poetry have been adapted and the most important differences between the two methods are classified according to the ten categories to be explained. ali babachahi, a representative of the postmodern poetry, and shams langroudi, a representative of the so-called "simplification" approach, have been chosen by the author to explain this situation because of their reputation, glory, numerous works, and literary rhyme and meter.
ملخص الجهاز:
برای درک مفاهیم اصلی معرفتشناسی ژیل دلوز تعاریفی وجود دارد که بحث را به درازا میکشد، مثلا: " نفی بازنمایی دانش، صیرورت و شدن به جای بودن، تجربهگرایی استعلایی، کثرت بدون هیچگونه وحدت، شکگرایی و نسبیگرایی، رد اقتضائات پیشین، رد تصویر جزمی اندیشه"(ضیمران،1382: 51) و اگر بخواهیم از مجموع تعاریف موجود در تطبیق با ساختار درختی به تجمیعی از این تعاریف در ارتباط با متن ادبی راه بجوییم، میتوان برای پیشبرد بحث بر جدول زیر اتفاق نظر داشت : (به تصویر صفحه رجوع شود) (به تصویر صفحه رجوع شود) حال دو شعر مورد نظر برای بررسی تطبیقی بین این دو ساختار در ذیل درج میشود .
(شمس لنگرودی،1384: 44) پیش از هر چیز باید اذعان کرد که بررسی تطبیقی رویکرد ریزومی و درختی در شعر امروز لزوما از هیچ یک سلب مشروعیت نمیکند چرا که جریانهای شعری متنوع است و به هیچ وجه نمیتوان به حقانیت یکی در قبال دیگری رأی داد و هر یک از این دیدگاه ها تاریخ و روزگار خود را طی کرده و میکنند.
جدال میان سنت و تجدد و در این میان ورود مفاهیمی چون پسامدرن به فضای ادبی معاصر همواره زمینهی مناسبی بوده برای ظهور و رشد جریانهای ابتر و تثبیت شده چرا که هویت شاعر امروز در بحرانی شکل میگیرد که مرهون تضارب عناصر فکری و عینی سنتی و مدرن است که میتوان نشانه هایی از آن را در آرای فلسفی و نظری غرب جستوجو کرد و در توضیح وضعیت تازه از آن بهره برد.