ملخص الجهاز:
"مستند آواره تصویر کمرنگ سینما به ویژه سینمای مستند افغانستان کمکم داشت از ذهن مخاطبین افغانی محو میشد که پخش مستند 9 قسمتی«روایت هجر»از شبکه اول تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در سال 1380 دوباره نگاهها را به سوی این مقولهء فراموش شده معطوف ساخت.
پخش این 9 قسمت مستند توانست پنجرهء جدیدی را در مقابل سینماگران جوان افغانستان قرار دهد،حتی مستند«افغان آباد»از این مجموعه به جشنواره آمستردام هلند راه یافت،اما کارگردانش میر حسین نوری هیچگاه نتوانست به این جشنواره برسد،و تنها از این کارگردان جوان افغان در این جشنواره نامهای خوانده شد که در آنچنین نوشته بود: «افغان آباد را شما برگزیدید،اما مگر نمیدانستید که من یک افغان هستم؟ انسانی که 23 سال تقریبا به اندازهء تمام عمر خود قربانی جنگ بوده است.
او دربارهء سینمای مستند افغانستان چنین میگوید:«علاقهء من به سینمای مستند برمیگردد به اولویتها و جذابیتهایی که سینمای مستند دارد،در ساخت سینمای مستند وقتی دوربین را برمیداری هیجان آغاز میشود و با هیجان و دلهره به پیش میروی،من حس میکنم که هر آنچه بر من میگذرد و برای فیلم اتفاق خواهد افتاد واقعی است،ولی در سینمای داستانی این حس را نداشتهام حتی سینمای داستانی هم در واقع مرحلهای از یک مستند تصرف شده است که هرچه به واقعیت نزدیکتر باشد،جذابتر است و باارزشتر.
» لانگ شات امروزه که در افغانستان جنگ به پایان رسیده و مقوله سینما و سینماگری تا حدودی خودباوری را درنزد جوانان افغان ایجاد کرده است،اگر صنعت سینمای افغانستان را در یک نمای بزرگ نگاه کنیم،به این باور میرسیم که در افغانستان به تناسب کودتاهایی که انجام یافت، هیچگاه نتوانستهاند هنرمندان این کشور در عرصه هنر به ویژه مستندسازی ابراز وجود نمایند؛ شاید روحیهء مستندسازی که همیشه با خواست و سلیقه سازندگانش پیش میرود،با روحیات حاکمان وقت این کشور دمخور نبوده است."