گورویدال - مجلة ادبیات داستانی مقالة

"هارت‌ ترجمه همایون نور احمر گور ویدال پس از خدمت در ارتش در جنگ جهانی دوم نخستین رمان خود را با نام ویلی‌وا williwaw در 1946 به چاپ رسانید که در آن از واکنشهای‌ مسافران یک هواپیما در طوفانی سهمگین سخن به میان آورده است. اما جامعه رسمی‌ با سوءظن بر این باورند که کالکی با یک کنسرسیوم مواد مخدر رودررو گشته است،از این‌رو در قرارگاههای خود در کاتماندو katmandu با آژانس جاسوسی مرکزی و با مایک‌ والس mike wallace رونامه‌نگار و خبرنگار تلویزیون و گانگسترهای هونگ کنگ در تماس بوده است. کالکی در یک زمان هب نظرش می‌آید که او را به خاطر برنامه‌ای زنده در تلویزیون کشته‌اند اما به خاطر پایان دادن زندگی بشری‌ رازگونه،بار دیگر در جامه شیوای( siva )نابودکننده ظاهر می‌شود و به رقص مرگ می‌پردازد. گور ویدال با آنکه خود را آدم خشنی می‌پندارد اما قلبش‌ از مهربانی و دلسوزی برای دیگران لبریز است."