خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر خودپنداره مدیران مدارس بر یادگیری سازمانی با میانجیگری اخلاق حرفهای انجام شدهاست. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل آن از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس ناحیه 1 شهرری به تعداد 154 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب 111 نفر مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تغییریافته یادگیری سازمانی نیفه و همکاران (1990)، اخلاق حرفهای حسینی (1393) و خودپنداره کارل راجرز (1957) استفاده شدهاست. پایایی این ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 92/0، 90/0 و 86/0 میباشد. نتایج حاصل از آزمون تی تکنمونهای نشان داد که سطح هر سه متغیر پژوهش از سطح میانگین نظری بالاتر است. همچنین نتایج حاصل از مدل-یابی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که احترام به عنوان یکی از مولفههای اخلاق حرفهای قابلیت پیشبینی یادگیری سازمانی را داشته است. مدلیابی معادلات ساختاری نیز نشان داد، خودپنداره بر اخلاق حرفهای (30/0=γ) و یادگیری سازمانی (26/0=γ) تاثیر داشته است. اما اخلاق حرفهای بر یادگیری سازمانی تاثیرگذار نبوده است. همچنین، خودپنداره به طور غیرمستقیم و از طریق اخلاق حرفهای بر یادگیری سازمانی تاثیرگذار نبوده است.
The aim of this study was to identify the effect of school principals' self-concept on organizational learning mediated by professional ethics. The research method is descriptive-correlation and its analysis method is structural equation modeling. The statistical population includes all school principals in District 1 of the Ray city with 154 people using Cochran sampling formula and stratified sampling method. 111 people have been studied with a proportional allocation. To collect data, the modified organizational learning questionnaires of Neife et al. (1990), Professional Ethics of Hosseini (1393) and Carl Rogers Self-Concept (1957) have been used. The reliability of these tools using Cronbach's alpha coefficient is 0.92, 0.90 and 0.86, respectively. The results of one-sample t-test showed that the self-concept of school principals, organizational learning and their professional ethics is higher than the theoretical average. Also, the results of structural equation modeling indicated that respect as one of the components of professional ethics had the ability to predict organizational learning. Structural equation modeling also showed that self-concept had an effect on professional ethics (γ = 0.30) and organizational learning (γ = 0.26). But professional ethics have not affected organizational learning. Also, self-concept has not indirectly affected organizational learning through professional ethics.
ملخص الجهاز:
بررسي اثر خودپنداره مديران مدارس بر يادگيري 1 سازماني با ميانجيگري اخلاق حرفه اي زهرا احتشام ، زهرا قموشي ٣ 2 چکيده پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر خودپنداره مـديران مـدارس بـر يـادگيري سـازماني بـا ميانجيگري اخلاق حرفـه اي انجـام شـده اسـت .
در نتيجه امروزه در عصر پيشرفت شتابان دانش و فناوري کـه سـيماي مـدارس به کلي در حال تغيير است ، برخـورداري مـديران و معلمـان از دانـش ، اطلاعـات ، فنـون ، اصـول و راهبردهاي آموزشي به تنهايي کافي نيست ، بلکه ساماندهي، به کارگيري و استفاده به هنگـام و بجـا 1 Markwart 2 organizational learning 3 Norashikin & et 4 Cinar & Eren 146 از اطلاعات در محيط هاي آموزشي امري ضروري و الزامي است (رحيمي و نجفي، ١٣٨٦ به نقل از امين و همکاران ، ١٣٩٠).
بـا توجـه بـه ايـن تعريف هر حرفه و شغلي اخلاق حرفه اي خاص خود را دارد که متفاوت از حرفه هاي ديگـر اسـت ، عده اي نيز اين علم را چنين تعريف کرده اند که اخلاق حرفـه اي، تکـاليف اخلاقـي و وظيفـه اي و سازماني است که سازمان در قبـال محـيط مسـتقيم و يـا غيرمسـتقيم دارد ( قراملکـي، ١٣٨١).
قاسـم زاده و همکاران (١٣٩٥) در پژوهش خود تحت عنوان اثر ميانجي اخلاق حرفه اي در رابطه بـين سـرمايه فکري، يادگيري سازماني و تسهيم دانش ، رابطـه معنـاداري را بـين اخـلاق حرفـه اي و يـادگيري سازماني در بين اعضاي هيئت علمي به دست نياورده اند.