خلاصة:
در محیط رقابتی و پویای کنونی، سازمانها بهمنظور افزایش توانمندیهای کارآفرینانه جهت حفظ رشد و سودآوری بهشدت به کارآفرینی سازمانی نیاز دارند و این موضوع تنها در سایه تبادل ایدههای نوآورانه و بازنمودن مرزهای سازمانی امکانپذیر است. اما تاکنون هیچ الگوی منسجمی در مورد کارآفرینی سازمانی در بانکداری ایران ارائه نشده است؛ بنابراین، هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی کارآفرینی سازمانی در بانکداری ایران، شناسایی شرایط و عواملی است که در کارآفرینی سازمانی باید موردتوجه قرار گیرند. جامعه آماری شامل متخصصان تجربی و نظری در این حوزه است. روش جمعآوری دادهها، مصاحبه عمیق با 18 نفر از خبرگان فعال در حوزه بانکداری بوده و نمونهگیری به روش هدفمند انجامشده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار مکس کیو داو در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. بعد از کدگذاری باز، مقولهها و مفاهیم استخراجشدهاند. از اطلاعات گردآوری شده براساس فرایند نظریه دادهبنیاد 65 کدباز، 19مفهوم و6مقوله استخراج شد. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری محوری کارآفرینی سازمانی بهعنوان مقوله اصلی در نظر گرفتهشده و شرایط علی (قابلیتهای کارآفرینی سازمانی، قابلیتهای نوآوری راهبردی، قابلیتهای کارآفرینی راهبردی)، عوامل زمینهای (ساختاری، محیطی، رفتاری)، عوامل مداخلهگر، راهبردها (راهبرد نوآوری، ائتلاف، شبکهسازی، رشد) و پیامدها (بازار، مشتریان، اقتصادی، فناوری) طراحیشده است. درجمع بندی کلی، الگوی کارآفرینی سازمانی در بانکداری در قالب مدل پارادایمی بر مبناى نظریه دادهبنیاد، ارائه شده است.
In today's competitive and dynamic environment, organizations desperately need to increase their entrepreneurial capabilities to maintain growth and profitability in corporate entrepreneurship, and this is only possible through the exchange of innovative ideas and the opening of organizational boundaries; Therefore, the aim of this study is to provide a model of corporate entrepreneurship in the banking of the Islamic Republic of Iran, to identify the conditions and factors that should be considered in corporate entrepreneurship. The statistical population included experimental and theoretical experts in this field. The data collection method was in-depth interviews with 18 experts active in the field of banking and sampling was done in a targeted manner. Data analysis was performed using Maxqda software in three stages of open, axial and selective coding. After open coding, categories and concepts are extracted. 65 open source, 19 concepts and 6 categories were extracted from the collected information based on the data theory process of the foundation. The results showed that in the phased coding stages of corporate entrepreneurship as the main category and causal conditions (corporate entrepreneurship capabilities, strategic innovation capabilities, and strategic entrepreneurship capabilities), underlying factors (structural, environmental, behavioral), intervention factors, strategies (innovation, coalition, networking, growth strategy) and outcomes (market, customers, economy, technology) are designed. In general, the corporate entrepreneurship model in banking is presented in the form of a paradigm model based on grounded theory.
ملخص الجهاز:
همچنـين ، مـوريس ٣و همکـاران (٢٠٠٨) در تحقيقاتشـان بـه کـارآفريني راهبـردي به عنوان يکي از مؤلفه هاي کارآفريني سازماني که شامل تجديـد راهبـردي، بازسـازي مـدل کسب وکار، جوان سازي سازمان ، بهره بـرداري از فرصـت هـا، کسـب مزيـت رقـابتي ، ارائـه 1Kuratko 8 2Ireland 3Morris محصولات و خدمات جديد است اشاره داشته اند.
درمجموع مي توان گفت تحقيق حاضر ازجمله معدود مطالعـاتي در ايـران به شمار مي رود که هم به تبيين مفاهيم ، عوامل مؤثر کارآفريني سازماني، ايجاد بستر مطلوب ، 11 1Kiyomovna 2Mamabolo راهبردها و پيامدها در بانکداري پرداخته است تا بخشي از شکاف هـاي نظـري موجـود در اين حيطه و عدم وجود الگوي جامع را حتي المقدور کاهش دهد؛ بنابراين ، پرسـش تحقيـق به شکل زير تبيين شده است که الگـوي مناسـب کـارآفريني سـازماني در بانکـداري ايـران چگونه است ؟ مباني نظري و پيشينه تحقيق واژه کارآفريني سازماني براي اولين بار توسط پينکات ١(١٩٧٨) بـه معنـاي فراينـدي کـه فعاليت هاي سازماني را به سوي نوآوري، خلاقيت ، خطرپذيري و پيشـتازي سـوق مـي دهـد مطرح شد.
طبق نظر زامپتاکيس ١٠و همکـاران (٢٠١٠) کـارآفريني سـازماني فراينـدي 1Pinchot 2Schumpeter 3Stopford 4Zahra 5Covin 6Antonic 7Hornsby 8Kuratko 12 9Burns 1Z0ampetakis است که اشخاص در درون سازمان به دنبال فرصت هـايي هسـتند کـه از منـابع آن شـرکت استفاده کنند.
ازاين رو، به علت عدم وجود چهارچوب يا الگـوي کـارآفريني سـازماني 17 1Strauss & Corbin به خصوص در بخش خدمات رساني بانکي، انجام اين پژوهش مبتني بر نظريه داده بنياد ديـد بهتري نسبت به چهارچوب هايي که از مدل هاي موجود اقتباس شده است ، ارائه مـي دهـد و همچنين نتيجه حاصله ، يک نظريه فرايندي است که در اکثـر تحقيقـات توجـه کمتـري بـه استفاده از رويکرد فرايندي شده است .