خلاصة:
نام شناسی (Onomastics) دانشی است که حوزهای گسترده از علوم گوناگون را در خود جمع کرده است؛ این دانش، نام ها را از زوایای مختلف اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی و زبانی مطالعه کرده و با توجه به جنبه های مختلف، قلمروهای دلالتی گوناگونی را دربارۀ چرایی نام ها تبیین می کند. در خودِ قلمرو زبانی نیز می توان ساختار نام ها را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد. در پژوهش حاضر نام کتاب های اصلی و معروف در حوزه بلاغت را از منظر هسته معنایی، شفافیت و تیرگی به شیوه ای تحلیلی - توصیفی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد در نام هایی که «بلاغت» کانون نام اثر است و نام دارای ساختار اضافی است، باید برخلاف رویة معمول در چنین تحلیل هایی، جزء دوم را هستة ترکیب تلقی کرد. این ویژگی در آثاری که «بدیع» در آنها به کار رفته نیز دیده می شود، درحالی که در بسیاری از نام ها که مضاف الیه آنها «شعر» است، هستة ترکیب، همان بخش اول آنها است؛ به عبارتی، این اسامی از جمله نام های درون مرکز هستند. آنچه در این بررسی بسیار درخور توجه است، نام های عربی است که در ساختار آنها جار و مجرور دیده می شود. می توان مواردی از این دست را در شمار نام های مرکب اضافی قرار داد. علاوه بر این موارد، در این حوزه، با نام هایی سروکار داریم که باید آنها را فاقد هسته ای مشخص بدانیم. از منظر شفافیت و تیرگی باید گفت در نام کتاب هایی که ساختار اضافی دارند، اغلب مضاف الیه بر هسته یا به عبارتی کل ترکیب سایه افکنده و آن را تحت تأثیر قرار داده است؛ حتی در ترکیبات وصفی نیز اغلب واژهای یافت می شود که همه ساختار را متأثر کرده است. در مجموع در این اسامی واژگان «بلاغت»، «شعر»، «ادب» و «نظم» بسیار نمایان است، لکن به نظر می رسد هیچ یک از آنها موجب شفافیت نام نشده اند، بلکه آنچه شفافیت نام را در پی داشته، زمینة موضوعی نام یا بافت موقعیتی آن بوده است.
Onomastics is a science that encompasses a wide range of disciplines. This knowledge studies the letters from different social, historical, geographical, linguistic, etc. angles. It also help explain the significance of the names from different aspects. In the realm of language, too, the structure of names can be studied and analyzed from different angles. In the present study, we have examined the names of the main books in the field of rhetoric from the perspective of semantic core, clarity, and opacity in an analytical-descriptive manner. The results show that in names that "Balaghat" is the center of the title of a work and the title has an additional structure, the second component should be considered as the core of the work. this feature is also seen in works in which "Badie" is used; but in many nouns, which are preceded by "She’r", the core of the compound is the first part. What is very noteworthy in this study are the Arabic names, many of which can be considered as compound adjectives, although these adjectives do not reveal much about the subject or of the rhetoric. In addition, we are dealing with names in this field that should be considered to have no specific core. But in terms of transparency and opacity, it must be noted that in the name of books that have an additional structure, it often overshadows the core, or in other words, the whole combination, and affects it. Even in descriptive combinations, a word is often found that affects the whole structure. In general, the words "Balaghat" (rhetoric), " Sh’er" (poetry), "Adab" (literature), "Nazm" (verse), etc. are very prominent in these names. However, none of them seem to have made the name transparent; what makes the name transparent is the thematic context of the name or its situational context.
ملخص الجهاز:
نام شناسي کتاب هاي بلاغي از منظر معنا، هستۀ معنايي ، شفافيت و تيرگي 1 احمد رضايي دانشيار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه قم ، قم ، ايران تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٩/١٩ | تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٢/٠١ چکيده نام شناسي (Onomastics) دانشي است که حوزه اي گسـترده از علـوم گونـاگون را در خود جمع کرده است ؛ اين دانش ، نام ها را از زواياي مختلف اجتمـاعي ، تـاريخي ، جغرافيايي و زباني مطالعه کرده و با توجه به جنبـه هـاي مختلـف ، قلمروهـاي دلالتـي گوناگوني را دربارة چرايي نام ها تبيين مي کنـد.
چنان که مي دانيم در تحليل اسامي گاهي به ساختار زباني يا ترکيب آن هـا پرداختـه مي شود و زماني به جنبه هاي معنايي آن ها؛ هنگامي که از منظر ساختار يا ترکيب به بررسـي نام ها مي پردازيم ، موضوعات مختلفي روي مي نمايد؛ مثلا چـه چيـزي بـه عنـوان هسـتۀ اسـم قرارگرفته اسـت و چـرا؟ وضـعيت معنـا در اينجـا چيسـت ؟ ايـن اسـامي درون مرکزنـد يـا برون مرکز؟ آيا کيفيت ترکيب با تيرگي و شفافيت نام ها در پيوند است يا خير؟ به هر روي ، اين دانش مي کوشد با تحليل جنبه هاي مختلف ، اسامي بسياري از مختصـات نهفتـه و پنهـان آن ها را آشکار کند.
پرداخته است ؛ زهرا سادات طـاهر قلعـه نو، حسن ذوالفقاري و بهادر باقري در «نام شناسي شخصيت هاي قصه هاي عاميانه فارسـي بـا تکيه بر فيـروز شـاهنامه » (١٣٩٣)، بهمـن زنـدي و بهـزاد حيـدري در «نام شناسـي اجتمـاعي شناختي ؛ حوزه نوين مطالعات ميان رشته اي » (١٣٩٥) و سارا منتظـري و همکـاران در مقالـۀ «درک معنــايي اســامي مرکــب درون مرکــز و بــرون مرکــز فارســي در غيرفارســي زبانــان : رويکردي شناختي معنايي » (١٣٩٧) فهرستي از اين اسـامي را از متـون مختلـف گـردآوري کرده و براي آزمون اين پژوهش به کار برده اند.