خلاصة:
ارتباط بین سهامداران و مدیران مملو از تضاد منافعی است که از جدایی مالکیت و کنترل مدیریت، تفاوت اهداف سهامداران و مدیران، و عدم تقارن اطلاعاتی آنها ناشی میشود. این تضاد منافع به وسیله تئوری نمایندگی تبیین میگردد. از آنجا که برخی مالکان، کنترل موثری بر مجموعه های تحت مالکیت خود ندارند، ساختار مالکیت (ویژگیهای مالکان و میزان مالکیتشان) یک عنصر بالقوه مهم در تعیین ریسک پذیری شرکتها و بویژه بانکها است. ساختار مالکیت یکی از مکانیسمهای مهم نظارتی در بانکها بوده که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر کفایت سرمایه، سرمایهگذاریها و ریسکپذیری بانکها دارد. از طرفی دیگر، نسبت کفایت سرمایه نقش مهم و اساسی در فعالیتهای بانکی دارد. براین اساس این پژوهش، تاثیر ساختار مالکیت(دولتی/ دولتی خصوصی شده) و الزامات قانونی کفایت سرمایه بر ریسک پذیری بانکهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می نماید. از این رو برای آزمون فرضیه های این پژوهش، تعداد 15 بانک در بازه زمانی 1398-1392 از بین بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رگرسیونی چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که ماهیت ساختار مالکیت رابطه مثبت با ریسک پذیری بانک ها دارد و میزان ریسک پذیری در بانک هایی که از ابتدا خصوصی بوده اند، بیشتر از میزان ریسک پذیری بانک های دولتی خصوصی سازی شده می باشد. همچنین تمرکز مالکیت رابطه منفی با ریسک پذیری بانک ها دارد و با افزایش تمرکز مالکیت، ریسک پذیری بانک کاهش می یابد که این یافته همسود با فرضیه نظارت فعال مالکان عمده می باشد. در نهایت نتایج این تحقیق نشان داد که کفایت سرمایه بانک نیز رابطه منفی با ریسک پذیری بانک ها دارد.
The relationship between shareholders and managers is fraught with conflicts of interest arising from the separation of ownership and control of management, differences in the goals of shareholders and managers, and their information asymmetry. This conflict of interest is explained by the theory of representation. Because some owners do not have effective control over the portfolios they own, the ownership structure (characteristics of the owners and the extent of their ownership) is a potentially important element in determining the riskiness of companies, especially banks. Ownership structure is one of the important regulatory mechanisms in banks that has a direct and indirect impact on capital adequacy, investment and risk-taking of banks.
ملخص الجهاز:
اين ديدگاه هدف اصلي تحقيق حاضر مبتني بر بررسي تاثير ساختار مالکيت و الزامات قانوني کفايت سرمايه بر ريسک پذيري بانک هاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران را تببين ميکند.
در اين پژوهش ارتباط بين ساختار سرمايه و مالکيت و رفتار ريسک پذيري بانک هاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسي قرار گرفته است .
پژوهش هايي مانند برگرو ليونگ ١١ (١٩٩٧) هو وهس ١٢ (٢٠١٠) لي و اچسي ١٣ (٢٠١٣)، لي و چيچ ١٤ (٢٠١٣) و زانگ و همکاران ١٥ ( ٢٠٠٨) در اين زمينه انجام شده است که بررسي کند آيا رابطه معکوس بين سرمايه با ريسک وجود دارد يا 1 Gup & Kolari 2 Off – Balance-Sheet Engagements 3 Karim et al 4 Calomiris & Mason 5 Calomiris & Powell 6 Kim et al.
بسياري از پژوهش ها مانند ياننوتا و همکاران (٢٠٠٧) در مورد مالکيت بانکي نشان دادند که بانک هاي دولتي هم امکان دارد دچار کمبود نقدينگي شوند و از ساير بانک ها استقراض مينمايند و آنها را به سمت ريسک ورشکستگي ميبرد و 1 Hanafi & Santi 2 Calem & Rob 3 Watsubo 4 Hussain & Hassan 5 Iannotta et al.
10 Hu & Izumida 11 Kiruri 12 Zouari & Taktak 13 Chalermchatvichien et al.
4 Solanko & Fungáčová 5 Lassoued et al 6 Posner 7 Nier & Baumann 8 Myers & Majluf 9 Shehzad et al.
2 Novaes 3 Bernanke 4 Keeley 5 Demsetz & Villalonga 6 Farooque 7 McConnell & Servaes 8 Pivovarsky 9 Welch 10 Boyd & De Nicolo, 11 Srairi 12 Miah & Sharmeen 13 Rahman et al.