خلاصة:
رسانه به‌مثابه قالبی برای استقبال از تکنولوژی، با تبدیل جوامع به جامعۀ شبکه‌ای مجازی، مجدداً امید دیرینۀ حمل فاصله دولت-ملت را احیا کرده و بسیاری معتقدند شبکه‌های اجتماعی همچون توئیتر، تکوین حوزه عمومی در نقد قدرت سیاسی را محقق نموده‌اند. پژوهش حاضر در پارادایم علوم میان‌رشته‌ای و با روش علوم اجتماعی رایانشی، به بررسی شبکۀ روابط اجتماعی موجود در توئیتر کاربران ایرانی پرداخته و تحقق حوزۀ عمومی را مورد واکاوی قرار داده است. جمع‌بندی پژوهش حاضر آن‌که بستر توئیتر اگرچه بالقوه چنین امکانی را میسّر نموده، اما رصد کنشگری بازیگران فعال، حاکی از عدم نضج حوزۀ عمومی در جامعۀ ایرانی بوده و تنها می‌توان از هوموفیلی سیاسی درون اجتماعات پراکنده سخن گفت. آنچه می‌تواند از مسیر تکنولوژی روزنۀ تغییری در این فضای انسانی بوجود آورد، کاربران پل در توئیتر و رابطان میان اتاق‌های اکو هستند که نقش ایشان در رویدادهای مرتبط با شهادت سردار سلیمانی به روشنی تبیین و الگوی متغیرهای کیفی آن احصا شده است.
The media, as a form of technology, has revived the age-old hope of bridging the nation-state gap by transforming societies into a society of virtual networks, and many believe that social networks such as Twitter have created a public sphere in critique of political power. The present study, in the paradigm of cognitive interdisciplinary sciences and using the method of computing social sciences, examines the social relations network available on Twitter of Iranian users and examines the realization of the public sphere. The conclusion of the present study is that although the Twitter platform has potentially enabled such a possibility, but the observation of the activism of active actors indicates the immaturity of the public sphere in Iranian society and we can only speak of political homophobia within scattered communities. What can make a difference in this human space through the technology of the hole are the bridge users on Twitter and the liaisons between the ECO rooms, whose role in the events related to the martyrdom of Sardar Soleimani is clearly explained and the pattern of its qualitative variables is included.
ملخص الجهاز:
ir ٢٤١ مقدمه و بيان مسئله تفطن به ساحت برساختي‌جهان توسط رسانه هاي‌اجتماعي‌رهنمون اين نکته است که توئيتر‌در‌سطح بين المللي‌تأثيرات عمده اي‌را‌بر‌واقعيت فضاي‌سياسي‌کشورها‌گذاشته است .
همچنين در‌ايران از‌سال ١٣٨٨به بعد در‌رخدادهاي مختلف سياسي،شاهد اثرگذاري‌فضاي‌توئيتر‌بر‌جريان سياسي‌کشور‌بوده ايم تا‌جايي‌که از‌انقلاب هاي‌توئيتري نام برده شده (اشرف نظري،١٣٩٧)و‌نوع کنشگري‌و‌مشارکت سياسي‌مردم از‌اين طريق در‌حال تحول است (اسکاچپول ،٢٠٠٣)،و‌امروزه با‌حضور‌قاطبه مسئولان جمهوري اسلامي در‌توئيتر،بسياري از‌تخاطب هاي داخلي و‌بين المللي توسط اين بستر‌انجام مي‌پذيرد.
افزايش دسترسي به داده هاي شبکه موجب شده تا‌کارهاي تحقيقاتي بيشتري از الگوهاي واقعي تعامل براي اندازه گيري فاصله اجتماعي استفاده کنند؛بنابراين ،مسئله فاصله اجتماعي‌بيشتر‌ساختاري‌مي‌شود‌که منعکس کننده پذيرش اجتماعي‌وابستگي‌و فرصت هاي‌فيزيکي‌براي‌تعامل است (٢ :٢٠١٤ ,A.
و‌قدرت اثرگذاري گروه هاي مختلف با گرايش سياسي‌گوناگون را‌موردبررسي قرار داده و نکات روش شناختي مناسبي ازجمله ارجحيت هويت شناسي‌نسبت به تحليل محتوا‌در‌سنجش گرايش سياسي‌را‌مطرح کرده است (٢٠١٩ ,Khazraee).
(١ :٢٠٠٠ ,Scott) يکي از‌جنبه هاي مهم شبکه هاي اجتماعي اين است که آن ها‌شامل گره هايي از موجوديت هايي هستند‌که توسط بسياري از‌يال ها‌به يکديگر‌متصل شده اند.
Social Network Analysis به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ٤.
پس از‌جمع آوري،پاک‌سازي و‌نرمال سازي‌ارتباطات اين کاربران گراف لايه دوم با ٤٣١١٦کاربر‌به عنوان گره که با٥٦٤٢٠٣٦يال به هم متصل هستند‌به دست آمد.
گراف ارتباطات کاربران براساس ريتوئيت مبتني بر داده هاي روز ١٣ دي ١٣٩٨ گراف فوق نشان مي‌دهد‌روز‌اول اعلام اين خبر‌موقعيت کلي‌گراف ارتباطات کاربران فارسي‌زبان توئيتر‌به دو‌بخش کلي‌تقسيم شده است .
The Social Structure of Political Echo Chambers: Variation in Ideological Homophily in Online Networks.
Political Social Media Sites as Public Sphere: A .
(
, 
, 
)
