خلاصة:
زمان از دیدگاه هانری برگسون، فیلسوف فرانسوی(1859-1941) عبارت است از تجمع، تکامل و استمرار، و استمرار عبارت است از تکامل دائمی زمان گذشته که در آینده فرو میرود. این دیدگاه پاسخ فلسفهی او به پرسش همیشهگی انسان در رابطه با ذات زمان است که از دل آن مفهوم دیرند هویدا می شود. این مقاله بر آن است تا به تبیین مفهوم دیرند (Duration) در فلسفهی هانری برگسون بپردازد و از آنجا که فرضیهی اصلی این مقاله تاثیر مفهوم دیرند، بر جنبش سینمای هنری اروپا، در حوزه ی روایت و ساختار روایی آن است. ازین رو مقاله ی پیش رو در جهت اثبات این فرضیه، پس از تبیین مفهوم دیرند، به بررسی برخی از فیلمهای جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلمهای هیروشیما عشق من 1959- سال گذشته در مارین باد 1961- جاویدان 1963 خواهد پرداخت و ازین طریق نشان میدهد که این فیلمها با ایجاد چینشهای زمانی بدیع و پیچیده، زمانپریشی در روایت و خلق انواع گذشتهنگرهای درونی، بیرونی و مرکب به عرضه ی متفاوت از زمان روایی دست یافتهاند که با تعریف هانری برگسون از زمان و مفهوم دیرند قابل ترجماناند، ولذا این مقاله در پی دستیابی به الگویی واحد برای خوانش و واکاوی این نوع روایات زمان محور است.
Time, for Henri Bergson (French philosopher, 1859-1941), is continuity, progress, and heterogeneity. In addition, because of this perspective, it can be seen that time conserving and preserving the past. Thus, for Bergson, this is the core of his idea about time and memory. Which memory conserves the past and this conservation does not imply that one experiences the same (re-cognition), but difference. One moment is added onto the old ones, and thus, when the next moment occurs, it is added onto all the other old ones plus the one that came immediately before. This is his answer to the question about human beings and the nature of time, this is the concept of duration. This study intends to explain the concept of Duration in Henry Bergson's philosophy and since the main hypothesis of this research is the effect of the "Duration" in Henry Bergson's philosophy on the "European art cinema movement" in the field of narrative's methods and structures. Therefore, in order to prove this hypothesis, after explaining the concept of duration in Bergson's philosophy, the study will examine some of the films of the European art cinema movement, namely the films of Hiroshima My Love 1959 - last year in Marine Wind 1961 - Immortal 1963 In this way, it shows that these films have achieved different representations of time and duration in narrativity by creating novel and complex chronological order, timelessness in the narrative, and the creation of a variety of internal, external, and composite retrospectives(flashback), which can be interpreted by Henry Bergson's definition of time and his concept about duration. Also, this research seeks to achieve a single model for reading and analyzing this type of time-based narration.
ملخص الجهاز:
غرب شناسی بنیادی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی)، سال ١٢، شمارة ١، بهار و تابستان ١٤٠٠، ٢٧١ - ٣٠٢ مفهوم «دیرند» در فلسفۀ هانری برگسون و تأثیر آن بر روایت در جنبش سینمای هنری اروپا مرجان نادرزاده گوارشکی * علی مرادخانی **، حمیدرضا افشار *** چکیده زمان از دیدگاه هانری برگسون ، فیلسوف فرانسوی(١٨٥٩-١٩٤١) عبارت اسـت از تجمـع ، تکامل و استمرار، و استمرار عبـارت اسـت از تکامـل دائمـی زمـان گذشـته کـه در آینـده فرومیرود.
ازین رو مقاله ی پیش رو در جهت اثبات این فرضیه ، پس از تبیین مفهوم دیرنـد، به بررسی برخی از فیلم های جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلم هـای هیروشـیما عشـق مــن ١٩٥٩- ســال گذشــته در مــارین بــاد ١٩٦١- جاویــدان ١٩٦٣ خواهــد پرداخــت و ازین طریق نشان میدهد که این فـیلم هـا بـا ایجـاد چیـنش هـای زمـانی بـدیع و پیچیـده ، زمان پریشی در روایت و خلق انواع گذشته نگرهای درونی، بیرونی و مرکـب بـه عرضـه ی متفاوت از زمان روایی دست یافته اند که با تعریف هانری برگسون از زمان و مفهوم دیرنـد 1 * دانشجوی دکتری فلسفۀ هنر، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران شمال ، marijan.
ـ الگوی زمانی فیلم : در فیلم هیروشیما عشق من ، زمان حال واقعـی بـه صـورت خطـی در گـذر اسـت ، امـا گذشته ی مجازی و یا همان خاطرات به سبب اتفاقـاتی کـه در زمـان حـال در جریـان انـد، روایت میشوند، بدین ترتیب که لوی (مرد معمار ژاپنی) با پرسـش هـای خـویش و اصـرار بر آشنایی بیشتر با الی و زندگی خصوصی او در جـوانی، هرگـاه بخشـی از خـاطرات منبـع ذهنیت را به زمان حال میکشـد، ازیـن رو جهـان زمـانی گذشـته ی مجـازی بـدون منطـق گاه شمارانه و به سبب عمق تاثیر خاطرات بر منبع ذهنیت روایت میگردند.