خلاصة:
هدف از این پژوهش بررسی اثر نوع کفش بر الکترومیوگرافی عضلات اندام تحتانی حین پایین رفتن از پله بود. 15 دانشجوی پسر با دامنه سنی 20 تا 30 سال در این پژوهش شرکت کردند. اوج فعالیت عضلات و همانقباضی عضلات منتخب اندازهگیری شد. از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازهگیریهای تکراری استفاده شد. نتایج نشان دادند که در هر دو فاز پیشفعالیت و اکسنتریک عضلات درشتنی قدامی، دوقلوی داخلی و خارجی و عضله نعلی افزایش معناداری در اوج فعالیت عضلانی در وضعیت پابرهنه نسبت به کفش معمولی نشان دادند. در فاز پیش فعالیت، درهمانقباضی عضلات نازک نی کوتاه/دوقلوی داخلی بین کفش معمولی و کفش مینیمالیست تفاوت معناداری وجود دارد. در فاز اکسنتریک در همانقباضی عضلات درشت نی قدامی/نازک نی طویل بین کفش معمولی و وضعیت پابرهنه تفاوت معناداری وجود دارد. به نظر میرسد نوع کفش بر اوج فعالیت عضلات و همانقباضی عضلات آگونیست و آنتاگونیست مفصل مچ پا اثرگذار است.
The purpose of this study was to investigate the effect of shoe type on muscles electromyography while descending stairs. The population of this study was 15 students aged 20 to 30 years. Co-contraction and peak muscle activity were recorded. The repeated measure ANOVA test was used. The results showed that in both pre-activity and eccentric phases, the peak activity of tibialis anterior, internal and external gastrocnemius and soleus muscles significantly increased in the barefoot position compared to normal shoes. The co-contraction of the peronaeus brevis and gastrocnemius medialis muscles in the pre-activity phase had a significant difference between normal and minimalist shoes. In the eccentric phase, there was a significant difference between the co-contraction of the tibialis anterior and peronaeus longus muscles in barefoot and normal shoe states. It seems that the increased co-contraction of agonists and antagonists in barefoot and minimalist shoes compared to normal shoes may be an effective factor in maintaining joint stability.
ملخص الجهاز:
نتایج نشان داد در هر دو فاز پیشفعالیت و اکسنتریک، عضلات درشتنی قدامی، دوقلوی داخلی و خارجی و عضلۀ نعلی در اوج فعالیت عضلانی در وضعیت پابرهنه در مقایسه با کفش معمولی افزایش معناداری داشتند.
نتایج آزمون شاپیرو-ویلک نشان داد در هر دو فاز حرکتی پیشفعالیت و اکسنتریک، هنگام پایین رفتن از پله، اوج فعالیت تمام عضلات مورد بررسی دارای توزیع طبیعی بودند (05/0 Maximum Voluntary Isometric Contraction Root Mean Score Shapiro-Wilk Test Repeated Measures ANOVA Least Significant Difference SPSS وضعیت کفش مینیمال حدود 45 درصد بیشتر از وضعیت کفش معمولی است (001/0=P).
/ شکل2-نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری برای اوج فعالیت عضلانی (فاز پیشفعالیت) در سه وضعیت مختلف در فاز اکسنتریک پایین رفتن از پله نتایج نشان داد اوج فعالیت عضلۀ درشتنی قدامی در وضعیتهای پابرهنه، در مقایسه با وضعیت کفش معمولی، حدود 26 درصد افزایش داشته است (019/0=P) (شکل شمارۀ 3).
با مرور مطالعات گذشته در این زمینه، به نظر میرسد از دلایل ایجاد این تناقض در نتایج میتوان به ویژگیهای مختلف آزمودنیها (جنسیت، سن، سطح فعالیت، تجربه، ساختار پای افراد و غیره)، روشهای مختلف اجرای حرکت فرود تکپا، تغییر در عضلات مورد بررسی و همچنین استفاده از Johnson Fuller Sun Ridge Sinclair Franklin روشهای مختلف برای تجزیهوتحلیل سیگنال الکترومیوگرافی عضلات اشاره کرد (39،40).
نتایج پژوهش نشان داد بین میزان همانقباضی عضلات نازکنی کوتاه/دوقلوی داخلی در فاز پیشفعالیت حرکت فرود تکپا در وضعیتهای کفش معمولی و کفش مینیمال تفاوت معناداری وجود دارد.