خلاصة:
مقاله حاضر سعی دارد تاثیر غیرخطی تمرکززدایی مالی (از دو منظر: تمرکززدایی مالی مخارج و تمرکززدایی مالی درآمد) را بر روی اندازه دولت استانی، با استفاده از اطلاعات آماری و اقتصادی 30 استان ایران طی دوره زمانی
1391-1381 بررسی کند. به این منظور از متغیرهای کنترل: تولید ناخالص داخلی سرانه، تجارت و جمعیت نیز استفاده شده است. نتایج این تحقیق با تاکید بر مساله وابستگی مقطعی و با استفاده از روش اقتصادسنجی بهروزرسانی مکرر و کاملا تعدیلشده (Cup-FM) (ارائهشده توسط بای و همکاران (2009)) نشان میدهد که اثر شاخصهای تمرکززدایی مالی بر روی اندازه دولت استانی بهشکل منحنی U معکوس میباشد؛ بهگونهای که بیشتر استانهای کشور در قسمت صعودی این منحنی قرار دارند. همچنین، نتایج برآورد پارامترهای متغیرهای کنترل نشاندهنده تاثیرپذیری مثبت و معنادار اندازه دولت استانی از تولید ناخالص داخلی سرانه، تجارت و جمعیت است.
This paper investigates nonlinear effects of fiscal decentralization (from two perspectives: expenditure fiscal decentralization and revenue fiscal decentralization) on provincial government size by using statistical and economic information for 30 provinces of Iran during the period 2002-2012. For this purpose, we use control variables such as GDP per capita, trade, and population. This research emphasizes cross-dependency and using the Continuously-Updated and Fully-Modified Method (Cup-FM) econometric methods (Cup-FM) (presented by Bai et al. (2009)). The results show that the effect of fiscal decentralization indicators on the size of the provincial government is in the form of an Inverted U-shaped curve: in a way that the provinces lie on the ascending sector of this curve. Furthermore, estimated parameters of the control variables indicate GDP per capita, trade and population have a positive and significant impact on the provincial government size.
ملخص الجهاز:
نتايج اين تحقيق با تأکيد بر مسأله وابستگي مقطعي و بـا اسـتفاده از روش اقتصادسـنجي بـه روزرسـاني مکـرر و کاملاً تعديل شده (Cup-FM) (ارائه شده توسط باي و همکاران (٢٠٠٩)) نشان مي دهد که اثر شـاخص هـاي تمرکززدايـي مالي بر روي اندازه دولت استاني به شکل منحني U معکوس مي باشد؛ به گونه اي که بيش تـر اسـتان هـاي کشـور در قسـمت صعودي اين منحني قرار دارند.
مطالعات اقتصاد بخش عمـومي در مـورد شناسـايي اثـر تمرکززدايـي مـالي بـر انـدازه دولـت ، بـه ايده پردازي برنان و بوکانان منتهي نشده و پس ازآن نيز، نظريه هاي متعددي بالأخص درزمينه شـرايط و عوامل مؤثر براي کاهش اندازه دولت در اثر اجـراي ايـن سياسـت ارائـه شـده اسـت .
نتايج اين تحقيق نشان ميدهـد کـه اولاً ، رابطه تمرکززدايي مالي مخارج با اندازه دولت جمعي و ملي منفي است ، ولي با انـدازه دولـت اسـتاني مثبت اسـت .
معرفي مدل و داده ها در اين تحقيق ، با توجه به مباني نظري موجود در مورد علل تبيين کننده اندازه دولت و مطالعات تجربي انجام شده در زمينه موضوع تحقيق (بالاخص مطالعه : وو و لين (٢٠١٢) براي استان هاي کشور چـين ، بـا اندکي تغييرات ) و همچنين سـاختار اقتصـاد ايـران و توجـه بـه معنـاداري ضـرايب بـرآوردي متغيرهـا، به منظور بررسي اثر غيرخطي تمرکززدايي مالي بر روي اندازه دولت استاني در ايران با توجه بـه اصـل قلت پارامترهاي توضيحي، از مدل نيمه لگاريتمي زير استفاده شده است : (1) در رابطه فوق ، G.
Paty (2010), "Fiscal Decentralization and the Size of Government: a European Country Empirical Analysis", Journal of Public Choice, No. 143, pp.